۵
حق تفسیر قرآن[۱]
مِئیر م. بَر اَشِر
ترجمه: حامد شریعتی نیاسر[۲]
اینکه چه کسی حق تفسیر کردن قرآن را دارد و آیا مسلمانان مجاز به این کار هستند و اگر هستند آیا این حق تمام آنان را شامل میشود یا نه، مسئلهای اصلی در خصوص سنت تفسیر قرآن، در هر دو سنت شیعی و سنّی، است. به طور کلی در این خصوص میتوان به دو رویکرد متمایز اشاره کرد. رویکرد نخست که میتوان آن را نصگرایانه۳ نامید بر آن است که قرآن مرجع غایی در تمام زمینههاست؛ اما رویکرد دوم به جای انحصاری دانستنِ [[مرجعیتِ]] قرآن، به اولویت آن معتقد است و آن را نیازمند تفسیر میداند. مطابق رویکرد نخست، یعنی رویکرد نصگرایانه، قرآن ـ همان گونه که بسیاری از آیاتش نیز تأکید دارند ــ متنی روشن است و برای تبیین معانیاش نیازی به هیچ منبع اضافی یا تلاش تفسیری نیست. این دیدگاه در مورد قرآن مبنی بر اینکه متنی بینیاز از تفسیر است در شماری از احادیث نبوی تأیید شده است. مطابق یکی از این روایات، وقتی از ابو وائل شقیق بن سلمه اسدی
1.*] Meir M. Bar-Asher, "The Authority to interpret the Qurʾan,” in: Farhad Daftary (ed.), The Study of Shiʿi Islam: History, Theology and Law, I. B. Tauris, ۲۰۱۴, pp. ۱۴۹-۱۶۲.
2.*] استادیار دانشگاه قرآن و حدیث (پردیس تهران)
3.scripturalist