43
تفسیر امامیه در پژوهش‌های غربی

مفسران برجسته شیعی و آثارشان

کهن‌‌ترین آثار تفسیری شیعی که برای ما شناخته شده‌‌اند، به اواخر قرن سوم/نهم برمی‌‌گردند و شامل آثار فرات بن ابراهیم کوفی (د.ح. قرن سوم/نهم)، تفسیر فرات الکوفی (نجف، ۱۳۵۴/۱۹۳۵؛ چاپ جدید م. کاظم، تهران، ۱۴۱۰/۱۹۹۰)، علی بن ابراهیم قمی (د.ح. ۳۰۷/۹۱۹)، تفسیر القمی (تص. الطیب الجزائری، نجف ۱۳۸۶-۱۳۸۷ق) و ابو النضر محمد بن مسعود عیاشی (د. اوایل قرن چهارم/دهم) تفسیر العیاشی (تص. ه. الرسولی المحلاتی، قم، ۱۳۸۰ق) می‌‌شود که همگی در دهه‌‌های آخر قرن سوم/نهم و اوایل قرن چهارم/دهم می‌‌زیسته‌‌اند؛ یعنی پیش از غیبت بزرگ ( الغیبة الکبری) که در سال ۳۲۹/۹۴۱ رخ داد. کمی بعد محمد بن ابراهیم بن جعفر نعمانی (د.ح. ۳۶۰/۹۷۱) است که رساله‌‌ای مشتمل بر نوعی مقدمه بر قرآن به او نسبت می‌‌دهند (مجلسی، بحار الانوار [بیروت، ۱۴۰۳-۱۹۸۳]، ج۹۵، صص۱-۹۷). دیگر تألیف‌‌ها دو اثر تفسیریِ منسوب به امامان ششم و یازدهم هستند: حقائق التفسیر القرآنی (تص. ع. زیعور، بیروت، ۱۴۱۳/۱۹۹۳)، یک رساله تفسیری کوچک از یک شخصیت صوفی، که منسوب به امام ششم جعفر صادق[[ع]] است، و تفسیر العسکری، یک تفسیر اگاداییِ جامع بر دو سوره نخست قرآن که منسوب به امام یازدهم، حسن عسکری[[ع]] ([د. ۲۶۰/۸۷۴]، قم، ۱۴۰۹/۱۹۸۸) است. برجسته‌‌ترین تفسیرهای دوران غیبة عبارتند از: التبیان فی تفسیر القرآن نوشته ابو جعفر طوسی (نجف، ۱۳۷۶-۱۳۸۵/۱۹۵۷-۱۹۶۵)، مجمع البیان فی تفسیر القرآن نوشته ابو علی فضل بن حسن طَبرِسی (بیروت، ۱۳۷۴-۱۳۷۷/۱۹۵۳-۱۹۵۷)، که به‌‌وضوح متکی بر تبیان است، و رَوض الجِنان ورَوح الجَنان (تهران، ۱۳۹۴ش)، تفسیری به پارسی نوشته ابو الفتوح حسین بن علی الرضا (ز. نیمه اول قرن ششم/دوازدهم). برخی از آثار تفسیری بسیار جامع در شیعه امامیه، که عمدتا گردآوریِ منابع نخستین هستند، در ایران دوره صفوی تألیف شدند. برجسته‌‌ترین‌‌ها در میان این آثار عبارت‌‌اند از: تأویل الآیات الظاهرة فی فضائل العترة الطاهرة (قم، ۱۴۰۷/۱۹۸۶) نوشته شرف الدین علی حسینی استرآبادی (ز. قرن دهم/شانزدهم)؛ کتاب الصافی فی تفسیر القرآن (بیروت، ۱۳۸۹/۱۹۷۹) نوشته محمد بن مُرتَضی کاشانی (د. ۱۰۹۱/۱۶۸۰) و کتاب البرهان فی تفسیر القرآن (تهران، بی‌‌تا) نوشته هاشم بن سلیمان بَحرانی (د. ۱۱۰۷/۱۶۹۳ یا ۱۱۰۹/۱۶۹۷). نمایندگان سنت تفسیری امامی در دوران جدید


تفسیر امامیه در پژوهش‌های غربی
42

۱. با توجه به حضور همیشه فعال و مداومِ امام و نهاد امامت (برخلاف تشیع امامی که به امام غایبی اعتقاد دارد که برخی از اختیاراتش در مدت غیبت به عُلَماء واگذار شده است)، امام مرجعی است که همیشه برای تفسیر سخنان خدا در دسترس مؤمنان است. همین، نیاز به سنت تفسیریِ نظام‌‌مند و مکتوب را کاهش می‌‌دهد.

۲. تمایزی میان تفسیر آیاتِ رازوار و آیاتِ آشکار نهاده شده است؛ تمایزی که نگاشته‌‌های اسماعیلی به طور کلی، و سنت تفسیریِ اسماعیلیه به طور خاص مبتنی بر آن است و به همین دلیل اهمیت دارد. تفسیر اسماعیلی، که به امامان یا مبلغانشان (دُعاة) سپرده شده است، عمدتا با کشف معانی باطنی و پنهان قرآن سروکار دارد. نیازی نیست که مفسران بخش‌‌هایی از قرآن را که به نحو لفظی فهمیده می‌‌شوند، تفسیر کنند. به دیگر سخن، ازآنجاکه بخش‌‌های بزرگی از قرآن نیازی به تفسیرِ رازوار ندارند، اسماعیلیان احتیاجی به آثارِ تفسیریِ جامع و نظام‌‌مند پیدا نکردند. آنان می‌‌توانند از آثارِ تفسیریِ موجود، حتی اگر تألیف غیراسماعیلیان باشد، استفاده کنند؛ اما جد و جهد برای رسیدن به تأویل (نائل شدن به معنای باطنی از طریق تفسیر نمادیابانه یا تمثیلی  نمادین) ارزشمند و اعتبارآور تلقی می‌‌شد. این دیدگاه به‌‌صراحت در سخنان قاضی نعمان بیان شده است: ”ظاهر را کنار گذاشتیم؛ چون ظهورش ما را کافی است و بیشتر مردم هم آن را می‌‌دانند (وَتَرَکنا الظاهِر إکتِفائا مِنّا بِظُهُورِه وَمَعرِفَة أکثَر الناس بِهِ)."۱

در پایان ارزشش را دارد که جایگاه قرآن را در میان گروه‌‌های «دگراندیش»ی که در تشیع ظهور کردند یا به‌‌گونه‌‌ای به آن وابستگی داشتند، ملاحظه کنیم. نُصَیری  علویان و دروزیان، پیروان دو دین مستقل که در اصل از گروه‌‌های «دگراندیش» بودند، مثال‌‌های خوبی هستند. قرآن جایگاه والایی در نگاشته‌‌های آنان دارد: به‌‌سختی می‌‌توان صفحه‌‌ای در نگاشته‌‌های مقدس این ادیان یافت که مشتمل بر نقل قولی از قرآن نباشد. آنها اغلب به این آیاتْ تفسیرهای رازوارِ دلربایی در راستای مفاهیم اعتقادی دین خود می‌‌دهند. به نظر می‌‌رسد این واقعیت که قرآن نقش پررنگی در زندگیِ آیینیِ پیروانِ این ادیان ندارد، در منزوی کردن نسبی این کتاب [[نزد ایشان]] نقش داشته است و بی‌‌علاقگی [[آنان]] به تألیف آثار تفسیریِ نظام‌‌مند بر آن را تبیین می‌‌کند.

1.. اساس التأویل، نسخۀ خطی ۱۱۴۸، مؤسسۀ مطالعات اسماعیلی، لندن، ۷۶۶ برگ، در برگ ۴۱۴، سطرهای ۴-۶؛ در تصحیح تامر، ص۲۱۴، نقل نامحتمل‌تر آمده است: ومعرفته (به جای ومعرفة).

  • نام منبع :
    تفسیر امامیه در پژوهش‌های غربی
    سایر پدیدآورندگان :
    به کوشش محمدعلی طباطبایی و جمعی از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 11468
صفحه از 416
پرینت  ارسال به