269
تفسیر امامیه در پژوهش‌های غربی

او» ناظر به خلوّ او از صفات انسانی است. در اینجا این تأکیدِ ضدتجسیمی در حدیث متقدم شیعه، ارائه تفسیری ساده از عبارتی قرآنی با استفاده از واژه یعني است.

بنابراین نقش تفسیری‌‌ای که واژه ساده یعني ایفا می‌‌کند، چندین روال را پوشش می‌‌دهد: تعلیقه ساده («آبی از آسمان» یعنی «باران»)، تعیین معنای لغوی و تعریفی (فاءَ صرفاً به معنای «بازگشت» نیست، بلکه به معنای بازگشت به تبعیت از یک امر مورد توافق قبلی است)، واضح‌‌سازی فقرات استعاری («میوه» به معنای همه محصولاتی است که از زمین به دست می‌‌آید) و ارجاعات کلامی و فرقه‌‌گرایانه ( ذِکري به معنای وِلایَة علی). کاربردِ یَعني عموماً بر آشکار کردن معنای [[مورد نظرِ]] گوینده تمرکز یافته، درعین‌‌حال در برخی مواقع برای یک تعریف معیّن [[که مفسر از پیش در نظر گرفته است]] استفاده می‌‌شود که اتفاقا از معنای [[مورد نظرِ]] گوینده هم تبعیت می‌‌کند. کاربرد واژه مَعنیٰ نیز مشابه یَعني است. از امام موسی کاظم[[ع]] سؤال شد: منظور خدا چیست (مَا مَعنی قَول الله) که می‌‌گوید: یگانه مهربان بر اورنگ نشسته است‏ [[ الرَّحْمَنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَى]](طه۲۰: ۵)؟ امام پاسخ داد: ”او بر بزرگ و کوچک تسلط دارد."۱ همچون یَعني، واژه مَعنیٰ (معنای مورد نظر گوینده/مصداق، اما شاید هم مدلول الهیاتی) نیز چیزی کاملاً متمایز از معنای لغوی تعبیر شده است (این تمایز، در هر صورت، یک فرض مبنایی در تفسیر تمثیلی است). شاید شایسته یادآوری باشد که در خلال تعلیقه کوتاه موسی [[کاظم ع]] درباره «معنای» این آیه، سرنخی هم از یک بحث کاملا متفاوت درباره [[روش]] تفسیرگری او وجود دارد. آیه می‌‌گوید: اِستَویٰ (نشست)، اما تفسیرگری موسی[[ع]] درباره اِستَولیٰ (سلطه داشتن و توانا بودن بر چیزی) است. تجانس آوایی و هم‌‌صدایی ممکن است تصادفی، یا شاید کاملا بلاغی، باشد. بااین‌‌همه، اینها چنین طراحی شده‌‌اند تا خواننده را به‌‌نرمی از آیه به تفسیر سوق دهند. نظم هنری یا، شاید به بیان دقیق‌‌تر، تناسب آوایی میان آیه و تفسیر، به طور مسلّم عاملی مهم در ایجاد وثاقت و اعتبار برای تفسیر امام است.

وقتی استفاده امام از حرف أي («بدین معنی که») را مورد بررسی قرار می‌‌دهیم، می‌‌بینیم که طیف کاربردها برای یَعني در اینجا هم، تا اندازه‌‌ای، منعکس شده است. کاربرد مناسبِ

1.. احمد بن محمد البرقی، کتاب المحاسن، تصحیح جلال الدین الحسینی (تهران، ۱۳۷۰)، ج۱، ص۲۳۷.


تفسیر امامیه در پژوهش‌های غربی
268

درباره کسانی که دیدگانشان از یادم در حجاب است [جعفر صادق] فرمود: ”بدین معنی است (یَعني): «یادکرد از تقدس/ رهبری (وِلایَة) امیر مؤمنان [علی بن ابی طالب]، و او [یعنی علی] یادِ من [یعنی خدا] است»." [پرسشگر] به امام گفت: ”و این گفته خداوند بلندمرتبه: و کسانی که نمی‌‌توانستند بشنوند؟" و امام گفت: ”وقتی علی[[ع]] در میان ایشان سخن می‌‌گفت، آنها به سبب شدت نفرتشان از او، و نیز دشمنی‌‌شان با او و اهل بیت[[ع]]، نمی‌‌توانستند سخن او را بشنوند."۱۲

به نظر می‌‌رسد این آیات قرآنی اشاره به کافرانی دارد که در روز قیامت، جهنم به ایشان نشان داده خواهد شد؛ زیرا حواسِ (بینایی و شنوایی) شان را از ذکر خدا بسته بودند. بااین‌‌حال، تفسیر امام در اینجا کافران را کسانی معرفی می‌‌کند که دیدگانشان را به روی وِلایة علی[[ع]] بسته بودند و نمی‌‌توانستند اعلان ( ذِکر) او را به خاطر بغض و کینه‌‌شان نسبت به او بشنوند. این تفسیر فرقه‌‌گرایانه است، و از طریق بسط یک خوانش استعاری از آیه حاصل شده است. منظور امام این نیست که دیدگان ایشان واقعا بسته بوده یا ایشان به‌‌راستی نابینا بوده‌‌اند (تو گویی آنها صورت‌‌هایشان را پوشانده بودند و فریادهای علی[[ع]] آن گاه که سخن می‌‌گفت به اندازه کافی بلند نبوده است). بلکه امام می‌‌گوید کافران در اینجا به خاطر تعصب درونی‌‌شان نمی‌‌توانند حقیقت وِلایة علی را درک کنند. متعلَّق استعاره در اینجا دو چیز است: هم حواس (بینایی/شنوایی ـ چون آنها که واقعا کور و ناشنوا نبوده‌‌اند)، و هم مفعول جمله ( ذِکر ـ اینکه منظور از یادکرد/اعلان، یا علی و یا وِلایَة علی است). اینکه امام می‌‌گوید واژه «ذکر» به معنی (یَعني) علی[[ع]] یا وِلایة اوست، بیانی استعاری (مجاز) به نظر می‌‌رسد: خداوند می‌‌گوید ذِکر، اما منظورش وِلایة علی[[ع]] است. آیه می‌‌تواند یک معنای لفظی داشته باشد، در عین حال ناظر به یک حقیقتِ عقیدتیِ عمیق‌‌تر (در این مثال، فرقه‌‌ای) باشد. در مواردی دیگر هم عبارتِ «یعني» می‌‌تواند برای تقریب به تعریفِ «صفات الهی» در یک آیه گفته شود؛ لذا: هشام جوالیقی می‌‌گوید: ”من از امام جعفر[[ع]] درباره سخن خداوند: سُبحان الله (شکوهمند باد خدا) ۳ پرسیدم که «منظور از آن چیست (ما یَعني بِهِ)؟» او گفت: « تَنزیهِ او»."۴ « تَنزیه

1.. علی بن ابراهیم القمی، تفسیر القمی (قم، ۱۴۰۴/۱۹۸۴)، ج۲، ص۳۷.

2.متن این روایت در منبع مورد ارجاع نویسنده (البته ص۴۷ و نه ۳۷) چنین است: قُلْتُ قَوْلُهُ: «الَّذِينَ كانَتْ أَعْيُنُهُمْ فِي غِطاءٍ عَنْ ذِكْرِي» قَالَ: يَعْنِي بِالذِّكْرِ وَلَايَةَ عَلِيٍّ ع وَ هُوَ قَوْلُهُ «ذِكْرِي»، قُلْتُ قَوْلُهُ «لا يَسْتَطِيعُونَ سَمْعاً» قَالَ: كَانُوا لَا يَسْتَطِيعُونَ إِذَا ذُكِرَ عَلِيٌّ ع عِنْدَهُمْ أَنْ يَسْمَعُوا ذِكْرَهُ لِشِدَّةِ بُغْضٍ لَهُ وَ عَدَاوَةٍ مِنْهُمْ لَهُ وَ لِأَهْلِ بَيْتِه‏.

3.. این فقره در مواضع پرشماری از قرآن یافت می‌شود، از جمله: مؤمنون۲۳: ۹۱، قصص۲۸: ۶۸، صافات۳۷: ۱۵۹، طور۵۲: ۴۳، حشر۵۹: ۲۳.

4.. کلینی، الکافی، ج۱، ص۱۱۸.

  • نام منبع :
    تفسیر امامیه در پژوهش‌های غربی
    سایر پدیدآورندگان :
    به کوشش محمدعلی طباطبایی و جمعی از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 11619
صفحه از 416
پرینت  ارسال به