شود و بتوانیم سیره اهل بیت را نیز به آن ملحق کنیم، آن گاه بحثی یکباره در باره حدیث به عنوان حاکی و گزارشگر سنّت نبوی و سیره اهل بیت علیهم السّلام کافی است.
دلیلهای اعتبار سنّت نبوی در تفسیر
حجّیت سنّت نبوی در عرصه کلّی معارف دینی، به وسیله آیات متعدّد اثبات شده و چند کتاب به گونه مستقل به آن پرداختهاند.۱ در عرصه تفسیر قرآن کریم نیز دلیلهای زیر قابل ارائه است:
۱. آیات قرآن
مطابق با آیه ۴۴ سوره نحل، تبیین آنچه خداوند به سوی مردم فرو فرستاده، بر دوش پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله نهاده شده است. برای فهم بهتر، به آیه پیش از آن نیز بنگرید:
۰.(مَا أَرسَلنَا مِن قَبلِکَ إِلَّا رِجَالًا نُوحِی إِلَیهِم فَاسأَلُوا أَهلَ الذِّکرِ إِن کُنتُم لَا تَعلَمُونَ * بِالبَیِّنَاتِ وَالزُّبُرِ، وَأَنزَلنَا إِلَیکَ الذِّکرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَیهِم وَلَعَلَّهُم یَتَفَکَّرُونَ.
۰.اگر خود نمیدانید، از اهل کتاب بپرسید که ما، پیش از تو، به رسالت نفرستادیم مگر مردانى را که به آنها وحى مىفرستادیم * همراه با دلایل روشن و کتابها. و بر تو نیز قرآن را نازل کردیم تا آنچه را براى مردم نازل شده است، برایشان تبیین کنى و باشد که بیندیشند).
این دو آیه پیاپی، به سنّت الهی در ارسال پیامبران اشاره دارد. خداوند پیامآوران خود را با کتاب و نشانههای روشن، به سوی مردم میفرستد. پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله نیز در این میان، قرآن را دریافت کرده و خداوند تبیین آن را برای امّت، بر دوشش نهاده است. واگذاری این مسئولیت از سوی خداوند، مستلزم اعتبار تبیین پیامبر صلی الله علیه و اله است. نمیتوان تبیین را به عهده پیامبر نهاد ولی آن را معتبر ندانست. این دو، لازم و ملزوم یکدیگرند و از این رو، همان گونه