سوره نحل که ناظر به این مسئلهاند، ابتدا نزول قرآن بر پیامبر صلی الله علیه و اله مطرح شده و سپس به وجهه تبیینیِ آن پرداخته شده است.۱ گویی که «تبیان بودن قرآن نسبت به هر چیز»، تنها به هنگام حضور آن نزد پیامبر صلی الله علیه و اله است و این، همان نکتهای است که روایات متعدّد بر آن پای فشردهاند.۲
اشکال دیگر این دیدگاه، آن است که قرآن را یک متن بسته و بریده از بیرون و غیر مرتبط با قرینههای جانبی در نظر گرفته است و این، نه با واقعیتهای امروزی سازگار است و نه با حقایق تاریخی. قرآن یک متن ناظر به محیط بیرونیِ خویش است و پیوندهای متعدّدی با فرهنگ و زبان و تاریخ انسانی دارد. این معنا اقتضا میکند که برای فهم آن، به اطلاعات پیرامونی و ادبی و نیز روایات گزارش دهنده از قرینههای متعدّد و متنوّع توجّه کنیم. بر این پایه، روشن میشود که آگاهی از اسباب نزول، واژهشناسی و آشنایی با اشعار و امثال عربی و فرهنگ معاصر نزول، در فهم بسیاری از آیات قرآن تأثیر دارد و نقش روایات تفسیری نیز ـ دست کم در عرصه گزارش این مطالب و نیز دیگر قرینهها ـ ثابت میگردد.
دیدگاه دوم: نیاز مطلق
دیدگاه دوم، فهم و تبیین قرآن را برای عموم افراد ناممکن و تنها برای مخاطبان اصلی قرآن (پیامبر صلی الله علیه و اله و اهل بیت او) میسّر میداند. این دیدگاه، منسوب به گروهی از اخباریان است. کسانی که چنین نظری دارند، ظواهر قرآن را بدون مؤیّدی از روایات، حجّت نمیدانند.۳ دلیل این دسته، «حرمت تفسیر به رأی» و حدیث: «إنّما یَعرِفُ القرآنَ مَن خوطب به»۴ است.
این دیدگاه را میتوان افراطی در برابر تفریط دیدگاه نخست دانست و ما آن را در جلد
1.. نحل: آیۀ ۴۴: (وَ أَنزَلنا إِلَیکَ الذِّکرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَیهِم…) و آیۀ ۶۴ : (وَ ما أَنزَلنا عَلَیکَ الکِتابَ إِلاَّ لِتُبَیِّنَ لَهُمُ الّذی…) و آیۀ ۸۹ : (…وَ نَزَّلنا عَلَیکَ الکِتابَ تِبیاناً لِکُلِّ شَیء).
2.. الکافی: ج۱ ص۶۰ ح۵ و ۶ و ص۶۱ ح۷.
3.. البتّه همۀ اخباریان چنین دیدگاهی ندارند و با این حال، داشتن چنین نظری، یکی از شاخصههای اخباریگری شمرده شده است. ر. ک : اخباریگری: ص۲۲۴ ـ ۲۲۵.
4.. یعنی: «قرآن را فقط مخاطبش میفهمد». الکافی: ج۸ ص۳۱۲ (روایتی از امام باقر علیه السلام خطاب به قتاده).