87
تفسیر روایی جامع (۱)

دیدگاه نخست: نفی مطلق

دیدگاه نخست، گویای این اندیشه است که همه آنچه برای تفسیر و تبیین قرآن لازم است، در خود متن آن آمده و نیازی به بیان دیگری ندارد. دلیل این وجه، تأکید قرآن بر «بیان» و «مُبین» بودنِ خود و «تبیان» بودن برای هر چیز دیگر است.۱ آیات توصیه کننده به تدبّر در قرآن۲ و تحدّی آن۳ نیز مؤیّد این معنا قرار گرفته‏اند. افزون بر آیات قرآن، روایات عرضه حدیث بر قرآن۴ نیز دست‏مایه استدلال برای این دیدگاه قرار می‏گیرد. پاره‏ای از عبارات علامه طباطبایی۵ و مرحوم دکتر صادقی تهرانی (نویسنده تفسیر الفرقان)،۶ نزد برخی، موهم این معنا شده؛ هرچند نظر ایشان را به وجه سوم نزدیک‏تر می‏نماید.

در نقد این دیدگاه، مقاله‏ها و کتاب‏های متعدّدی نوشته شده است.۷ این نظر خود در پرتو نگاه به آیات دیگر قرآن، رد می‏شود. کافی است آیاتی مانند آیه ۴۴ سوره نحل را در نظر آوریم که پیامبر اکرم را مسئول تبیین قرآن می‏دانند. اگر این آیات را در کنار آیاتی قرار دهیم که بر روشن و بیان بودن قرآن دلالت دارند، آن گاه ناگزیریم یا تناقض درونْ قرآنی را بپذیریم ـ که ممکن نیست ـ، یا مقصود را بیان بودنِ با واسطه بدانیم، و یا در مفهوم «تبیین» بیندیشیم و چنین بگوییم که: دسته نخست، ناظر به بیان مفاهیم رویین و نخستین قرآن و دسته دوم ناظر به تبیین مفاهیم زیرین و ژرف آیات هستند. ما این آیات را به زودی توضیح می‌دهیم.

نکته جالب توجّه، وجود چند آیه از هر دو دسته، در سوره نحل و در نزدیکیِ هم است. دقّت در این آیات، نشان دهنده تکرار یک عبارت کلیدی در هر دو دسته است. در همه آیات

1.. به این آیات بنگرید: بقره: آیۀ ۱۸۵، آل عمران: آیۀ ۱۳۸، نحل: آیۀ ۸۹، نور: آیۀ ۴۶، نساء: آیۀ ۱۷۴.

2.. ر.ک: نساء: آیۀ ۸۲، محمّد: آیۀ ۲۴.

3.. اسرا: آیۀ ۸۸ .

4.. برای نمونه، ر.ک: الکافی: ج۱ ص۶۹ .

5.. ر.ک: المیزان فی تفسیر القرآن: ج۵ ص۷.

6.. ر.ک: فصل‏نامۀ پژوهش‏های قرآنی: ش ۹ و ۱۰ «مصاحبه با دکتر صادقی».

7.. ر.ک: مقدّمۀ دانش‏نامۀ قرآن و حدیث: ج۱ ص۴۶ ـ ۴۹؛ جریان‏شناسی قرآن بسندگی؛ فصل‏نامۀ علوم حدیث: شمارۀ ۳۶ مقالۀ «نقش روایات در فهم آیات»، سیّد محمّد کاظم طباطبایی.


تفسیر روایی جامع (۱)
86

مجازی در آن، مانند قرآن کریم است. برخی احادیث، ترکیبی از کلمات ساده و متداول زبان عربی‏اند و برخی سرشار از واژه‏های سنگین، شیوا و ادبی که گاه با مجاز و استعاره‏ و کنایه نیز تنیده شده‏اند. در جریان تاریخیِ عرضه حدیث بر امامان علیهم السّلام، نمونه‏هایی در دست است که نشان می‏دهد راویان در فهم حدیث مشکل دارند و یا به خطا رفته‏اند و از این رو، معنای حدیث را از امامان پی‌جویی می‏کنند.۱ البته پاره‌ای دیگر از احادیث، روشن و در حد و اندازه فهم عموم مردم صادر شده‏اند و هر کس بهره‏ای از خرد، و توشه‏ای از زبان عربی داشته باشد، مفهوم آن را درک می‏کند.

می‏افزاییم که مبانیِ عقیدتی نیز در قرآن و حدیث به طور یکسان و مشترک، مورد اعتنا و پایه استدلال هستند و از این رو، به همان اشاره پیشین بسنده می‏کنیم.

نیاز تفسیر به سنّت

معرفت دینى در اسلام، از دل قرآن و سنّت بر می‌خیزد و از برآیند حاصل از مجموع هر دو، به دست می‏آید. امّا این، الزاماً بدان معنا نیست که فهم هر کدام، نیازمند دیگری باشد. می‏توان مدّعی امکان دریافت مستقیم معارف دینى از قرآن یا سنّت شد و می‏توان ادّعا نمود که دست کم در برخی عرصه‏ها، فهم کامل و دقیق هر یک، در گرو توجّه به دیگری است. بر این پایه، اثبات نقش اساسیِ هر یک از قرآن و سنّت در بنای معرفت دینی، ما را از بحث در باره نیازمان به سنّت در فهم قرآن، بی‏نیاز نمی‏کند. بحث از نقش قرآن و سنّت در معرفت دینی، وظیفه این نوشتار نیست و در درس «قرآن در روایات اهل بیت علیهم السّلام» به آن پرداخته شده است.۲ آنچه در این جا لازم می‏نماید، پاسخ به این سؤال است که: آیا در فهم و تفسیر قرآن، نیازمند سنّت به عنوان قرینه‏های‏ بیرونی هستیم یا نه؟

در پاسخ به این سؤال چهار پاسخ ارائه شده است: ۱. نفی نیاز، ۲. نیاز مطلق، ۳. تفصیل آیه‏ای، ۴. تفصیل لایه‏ای.

1.. ر.ک: در پرتو حدیث: ص۳۹ ـ ۱۱۰ مقالۀ «عرضۀ حدیث».

2.. ر.ک: درس‌نامۀ قرآن در روایات اهل بیت علیهم السّلام و نیز مقدّمۀ دانش‏نامۀ قرآن و حدیث: ج۱ ص۳۳ ـ ۷۴.

  • نام منبع :
    تفسیر روایی جامع (۱)
    سایر پدیدآورندگان :
    عبدالهادی مسعودی
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 36142
صفحه از 311
پرینت  ارسال به