51
تفسیر روایی جامع (۱)

حاصل می‏آید؛ همان که جوهره علم است و حقیقت حکمت.۱ آری، عالمان آل محمّد علیهم السّلام که نوشنده از دانش الهی و پاک و مطهّرند، می‏توانند حقیقت باطنیِ قرآن را مسّ کنند و پیروان حقیقی و نهان و آشکار ایشان نیز تنها با گام نهادن در جای پای ایشان، یارای در آمدن به وادی تأویل را می‏یابند.

بر این پایه و همان گونه که در جمع میان روایات ناظر به تفسیر قرآن گفته شد، علم به تأویلِ همه قرآن و آگاهی از همه لایه‏های معناییِ آن، تنها در انحصار خداوند و معصومان علیهم السّلام است؛ ولی علم به برخی از بطون و تأویل دسته‏ای از آیات، به عالمان راسخ در علم نیز سرایت می‏یابد.

یک شاهد روایی برای تأیید این نتیجه، گزارش عیّاشی است که صدر آن بر جمع مزبور دلالت می‏کند. بُرَید بن معاویه می‏گوید: از امام باقر علیه السلام معنای (وَمَا یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلَّا ٱللَّهُ وَٱلرَّاسِخُونَ فِى ٱلْعِلْمِ) را پرسیدم. امام فرمود:

۰.یعنِی‏ تَأوِیلَ‏ القُرآنِ‏ کُلِّهِ‏ (إِلَّا اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِی العِلمِ). فَرَسُولُ اللَّهِ أَفضَلُ الرَّاسِخِینَ قَد عَلَّمَهُ اللَّهُ جَمِیعَ مَا أَنزَلَ عَلَیهِ مِنَ التَّنزِیلِ وَ التَّأوِیلِ، وَ مَا کانَ اللَّهُ مُنزِلًا عَلَیهِ شَیئاً لَم یُعَلِّمهُ تَأوِیلَهُ. وَ أَوصِیاؤُهُ مِن بَعدِهِ یعلَمُونَهُ کُلَّهُ‏.۲

۰.یعنى [نمى‏داند] تأویل همه قرآن را (مگر خدا و راسخان در دانش). پس رسول خدا صلی الله علیه و اله بالاترینِ راسخان است که خداوند متعال تنزیل و تأویل هر آنچه را بر او نازل کرده، به او آموخته است و خداوند چیزى بر او نازل نفرموده که تأویل آن را به وی نیاموخته باشد؛ و جانشینانش پس از وی [نیز] همه آن را مى‏دانند.

روایات دیگری نیز می‏توان ناظر به این معنا یافت.۳ نتیجه این سخن در عرصه تفسیر

1.. برای آگاهی از مفهوم حقیقی علم و عالم، ر.ک: مقدّمۀ کتاب علم و حکمت در قرآن و حدیث.

2.. تفسیر العیّاشی: ج۱ ص۱۶۴ ح۶؛ الکافی: ج۱ ص۲۱۳ ح۲.

3.. مانند این روایت: «إنَّ اللّهَ جَلَّ ذِکرُه بِسِعَةِ رَحمَتِه و رأفَتِه بِخَلقِه، وَ عِلمِه بما یُحدِثه المُبَدّلون من تغییر کلامه، قسَّمَ کلامَه ثلاثةَ أقسامٍ: فجعل قِسماً منه یَعرِفه العالمُ و الجاهلُ، و قِسماً لا یعرِفُه إلّا مَن صفا ذِهنُه و لَطُف حِسُّه و صَحَّ تَمییزُه، مِمَّن شَرَح اللّهُ صَدرَهُ للاسلام، و قِسماً لا یعرِفُه إلّا الّلهُ و اُمناؤه و الرّاسخونَ فی العِلمِ. و إنّما فَعَل (( ذلکَ لئلّا یدّعی أهلُ الباطلِ مِنَ المُستولینَ عَلَى میراثِ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و اله مِن عِلمِ الکتابِ ما لم یَجعَلْه اللّه لَهم، و لِیقودَهُم الاضطرارُ إلى الایتِمارِ بِمَن ولّاه أَمرَهم؛ خداوند متعال به سبب فراخیِ رحمتش و مهربانی‏اش به آفریدگان و نیز به سبب آن‏که می‏دانست دغل‏کاران چه تغییراتی در کلام او پدید خواهند آورد، کلام خود را به سه گونه تقسیم فرمود: یک گونه از آن را همگان ـ از عالم و جاهل ـ در می‏یابند. گونۀ دیگر را تنها کسی در می‏یابد که ذهنی صاف و پیراسته، درکی لطیف و شناختی درست داشته باشد و خداوند سینه‏اش را برای [درکِ حقایق] اسلام فراخ ساخته باشد. گونۀ سوم [از کلام خدا] را کسی در نمی‏یابد‏ جز خداوند و امینان او و ریشه‏داران در دانش‏. خداوند این گونه [کلامش را تقسیم‏بندی] کرد تا باطل‏گرایانی که بر میراث پیامبر خدا صلی الله علیه و اله چیره گشتند، نتوانند مدّعی علم به کتاب شوند، علمی که خداوند به آنان نداده است، و برای این‏که از سر نیاز و ناچاری، به فرمان کسانی گردن نهند که خداوند کارشان را به آن‌ها سپرده است». الاحتجاج: ج۱ ص۵۹۶ ح۱۳۷؛ بحار الأنوار: ج۹۲ ص۴۵ ح۳. برای آگاهی از روایات دیگر، ر.ک: التفسیر المنسوب إلی الإمام العسکری علیه السلام: ص۱۵ ح۲؛ المستدرک علی الصحیحین: ج۱ ص۷۵۷ ح۲۰ ۸۷.


تفسیر روایی جامع (۱)
50

... و طَبَقَةٌ یحِبُّونَنا فِی السِّرِّ وَ العَلَانِیةِ، هُمُ‏ النَّمَطُ الأَعلَى.‏ شَرِبُوا مِنَ العَذبِ الفُرَاتِ وَ عَلِمُوا تَأوِیلَ الکتَابِ وَ فَصلَ الخِطَابِ وَ سَبَبَ الأَسبَابِ.

۰.گروهى که ما را آشکارا و پنهان، دوست دارند؛ آنان در بالاترین درجه‏اند. از آب خوش و گوارا نوشیدند و تأویل کتاب و سخن پایانی و مسبّب همه امور را دانستند.

امام صادق علیه السلام در ادامه سخن، ویژگی‏های این افراد را چنین بیان نموده است:

۰.تِلک‏ خِلَالٌ‏ أَوَّلُهَا أَنَّهُم عَرَفُوا التَّوحِیدَ حَقَّ مَعرِفَتِهِ وَ أَحکمُوا عِلمَ تَوحِیدِهِ، وَ الإِیمَانُ بَعدَ ذَلِک بِمَا هُوَ وَ مَا صِفَتُهُ، ثُمَّ عَلِمُوا حُدُودَ الإِیمَانِ وَ حَقَائِقَهُ وَ شُرُوطَهُ وَ تَأوِیلَهُ.۱

۰.آنان صفاتی دارند: نخست این‏که یگانگی خدا را چنان‏که باید، شناختند و این دانش توحیدی را استوار کردند، و به او و صفاتش همان گونه که هست، ایمان آوردند. سپس مرزهای ایمان را دانستند و نیز حقایق و شروط و ژرفای آن‏ را.

برآیند و حاصل جمع روایات، نشان می‏دهد که برای آگاهی از تأویل قرآن، مانند هر متن دیگری، باید به سرچشمه آن نزدیک شد و نیّت پدیدآورنده متن را دریافت؛ امری که خداوند آن را به گونه کلّی و یا حدّ اکثری در اختیار فرستاده خود و آورنده کتاب و پیامش نهاده و پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله نیز به عترت پاک خود تعلیم داده است. هر کس بتواند خود را به این خاندان برساند و از «عذب فرات» و چشمه جوشان دانش ایشان بنوشد، توشه‏ای از علم تأویل و فهم باطن بر می‏گیرد و خود را در دایره محدود راسخان می‏گنجاند. بر پایه این معنا، روایاتِ حصر کننده، پاسخ به مدّعیانی است که رسیدن به معنای تأویلی و باطنیِ همه یا بخش بزرگی از قرآن را بدون یاری گرفتن از منابع علمی و متّصل به خدای سبحان، ممکن می‏دانند.

نمونه‏های موجود تأویل قرآن نیز نشان می‏دهد که رسیدن به لایه‏های ژرف و دور از دسترس قرآن کریم، نه در درس و بحث محض، که در شهود غیبی و نوشیدن جام سَحَری

1.. تحف العقول: ص۳۲۵.

  • نام منبع :
    تفسیر روایی جامع (۱)
    سایر پدیدآورندگان :
    عبدالهادی مسعودی
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 36497
صفحه از 311
پرینت  ارسال به