گفتنی است که منابع تفسیری متأخّر، از تفاسیر متقدّم نقل حدیث میکنند و احادیث تفسیری منابع اوّلیه، مانند تفسیر قمّی و عیّاشی، به صورت کامل و گسترده در آنها گرد آمده است. از این رو، میتوان منابع متأخّر را منابع دست دوم دانست؛ همان گونه که میتوان آنها را «جوامع تفسیر روایی» خواند. احادیث این تفسیرها، گاه با سند و گاه تنها با ذکر مأخذ اصلی، به ترتیب آیات قرآن دستهبندی و تدوین شدهاند. مؤلّفان سختکوش این تفسیرهای روایی، آهنگ آن داشتهاند که تا حدّ امکان، ذیل هر آیه از آیات شریف قرآن، حدیثی بیاورند و از این رو، شاهد گرد آمدن هزاران حدیث در کتابهای تفسیریِ متأخّر هستیم و ویژگی مهمّ آنها نیز همین جامعیت و گستردگی آنها است. آنها افزون بر تفاسیر متقدّم، از کتابهای حدیثی نیز حدیث نقل میکنند.
در این جا چهار کتاب مهم را معرّفی میکنیم: تفسیر الصافی اثر ملا محسن فیض کاشانی (م۱۰۹۱ق)، البرهان سیّد هاشم بحرانی (م۱۱۰۷ق) و نور الثقلین عبد العلی بن جمعه حُوَیزی (م۱۱۱۲ق)، و تفسیر کنز الدقائق، نوشته میرزا محمّد بن محمّدرضا مشهدی (متوفّای حدود سال ۱۱۲۵ق). تفسیر الصافی نخستین، مهمترین و بهترینِ این تفاسیر است.
۱. الصافی فی تفسیر القرآن
در باره الصافی و مؤلّفش محمّد محسن بن مرتضی مشهور به فیض کاشانی (م۱۰۹۱ق)، نوشتههای متعدّد موجود است.۱ امّا گزارشهای فراوان در باره یک تفسیر، پژوهشگر را از مراجعه به آن تفسیر بینیاز نمیکند و برای آشنایی با روش و گرایش یک مفسّر و آسیبهای رخ داده در تفسیر او، مطالعه متن تفسیر او لازم و گاهی گرهگشاتر از مطالعه مقالهای بلند در باره آن است.
ملا محسن فیض کاشانی نگارنده تفسیر الصافی، فیلسوف، فقیه، عارف و ادیبی نامدار است. وی از بزرگترین محدّثان شیعی شمرده میشود که به جمع روایات