ابو الجارود ـ تصریح کرده، در کنار دادههای علم رجال و طبقات، میتواند ما را به مآخذ اصلی تفسیر راهنمایی کند؛ مآخذ معتبری مانند المحاسن برقی، النوادر احمد بن محمّد بن عیسی، نوادر الحکمةی محمّد بن احمد بن یحیی اشعری و تفاسیری مانند تفسیر فرات کوفی، تفسیر ابو حمزه ثمالی، تفسیر علی بن مهزیار و دیگر کتابها.
به هر حال، آنچه به نام تفسیر علی بن ابراهیم در دست داریم، جزو تفاسیر روایی است و هرچند ذیل بسیاری از آیات، روایتی نیاورده، امّا ناظر به همه سورهها از ابتدا تا انتهای قرآن است. در این تفسیر، حدود هزار روایت آمده۱ که بسیاری از آنها تأویل و تطبیق و ناظر به فضایل اهل بیت علیهم السّلام یا بدیهای دشمنان آنها است.
روایات موجود در تفسیر قمی، از نظر سند و محتوا حالتهای متفاوتی دارند. برخی بدون سند و برخی مسندند. شماری از راویان موجود در اسناد نیز از راویان ثقه و قابل اعتمادند؛۲ امّا شماری از آنان مجهولاند۳ و یا تضعیف شدهاند.۴ محتوای روایات فراوانی از این تفسیر، همسو با فرهنگ شیعی و مقبول یا قابل توجیه مینماید؛ امّا برخی روایات با آموزههای مسلّم اعتقادی و دیگر معیارها ناسازگار است.۵ ما در بخش آسیبشناسی (جلد دوم کتاب حاضر)، به برخی از این احادیث اشاره خواهیم کرد.
در تفسیر دو جلدی موجود، شأن نزولها، قصّههای پیامبران و برخی از رخدادهای روزگار صدر اسلام و مباحث فقهی نیز آمده است. گاه آیات و کلمات قرآن نیز بدون استناد
1.. تفسیر القمّی، تحقیق شیخ محمّد الصالحی الاندیمشکی، انتشارات ذوی القربی، قم، چاپ اوّل، ۱۴۲۸ ﻫ ق. شمارگان مسلسل در این تحقیق، ۱۰۸۱ است؛ در حالی که سخنان علی بن ابراهیم نیز شمرده شده است.
2.. همچون نضر بن سوید، عبد اللّٰه بن سنان، صفوان بن یحیی و… .
3.. مانند سعدان بن مسلم، قاسم بن سلیمان، سورة بن کلیب، ایمن بن محرز، سَلَمة بن عطا که همگی ناشناختهاند و در تفسیر قمی از آنها حدیث نقل شده است. ر.ک: تفسیر القمّی: ج۱ ص۵۹ و ۶۴ و ۴۰۸، ج۲ ص۴۳۳ و ۴۷۷.
4.. مانند عمرو بن شمر، عبد الرحمان بن کثیر و احمد بن محمّد سیاری. ر.ک: تفسیر القمّی: ج۱ ص۵۵، ج۲ ص۴۰۶ و ۴۳۳. برای آگاهی از وضعیت این روایان، ر.ک: جامع الرواة، اردبیلی: ج۱ ص۶۷ و ۶۲۳ و دیگر کتابهای رجالی.
5.. استاد علی اکبر بابایی این دستهبندی را با گونههای جزئیتر و نمونههایی برای هر یک ، ارائه کرده است. ر.ک: تاریخ تفسیر قرآن: ص۴۸۳ ـ ۴۸۵.