برخی روایات، «شانئ» و دشمن شماتتگر پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله را عاص بن وائل۱ دانسته و روایتی دیگر، عمرو بن عاص را مصداق نکوهش آیه خوانده است.۲ میدانیم که این دو، پدر و پسرند و از این رو، ممکن است هر دو نفر در مکّه به دشمنی با پیامبر صلی الله علیه و اله بر خاسته باشند و آیه هر دو را ابتر خوانده و آنها را با یک بیان کلّی و آوردن صفتی مشترک، نکوهیده باشد.
نمونه دیگر، در باره این آیه است که با اشاره به منافقان میفرماید:
۰.(وَ مِنهُمُ الَّذِینَ یُؤذُونَ النَّبِی وَ یقُولُونَ هُوَ أُذُنٌ قُل أُذُنُ خَیرٍ لَکم یُؤمِنُ بِاللَّهِ وَ یُؤمِنُ لِلمُؤمِنِینَ وَ رَحمَةٌ لِلَّذِینَ آَمَنُوا مِنکم وَ الَّذِینَ یُؤذُونَ رَسُولَ اللَّهِ لَهُم عَذَابٌ أَلِیمٌ.۳
۰.برخی از ایشان پیامبر را آزار مىدهند و مىگویند: «او گوش (زودباور) است». بگو: «گوش خوبى به سود شما است، به خدا ایمان دارد و [سخن] مؤمنان را باور مىکند، و رحمتى برای مؤمنان شما است». و کسانى که پیامبر خدا را آزار مىرسانند، عذابى دردناک خواهند داشت).
یک روایت به صورت مرسل، از امام صادق علیه السلام نقل میکند که آیه در باره عبد اللّٰه بن نُفَیل است. منافقی سخنچین که از پیامبر صلی الله علیه و اله بدگویی میکرد.۴
روایتی دیگر از ابن عبّاس، چنین نقل کرده است که فردی به نام نبتل بن حارث، اخبار پیامبر صلی الله علیه و اله را به دوستان منافقش میرساند. او از سماحت و بزرگواری پیامبر به اشتباه افتاده بود و تصوّر میکرد که سکوت پیامبر صلی الله علیه و اله در برابر سخنان وی، به معنای تأیید و تصدیق او است. او پیامبر را «گوش» ـ یعنی دهانبین و زودباور ـ خواند و آیه برای دفع این توهّم نازل شد.۵
از سُدّی نیز نقل شده که آیه ناظر به اجتماع چند منافق است. او میگوید:
۰.میان این منافقان جُلاس بن سوید، و جحش بن حمیر و ودیعة بن ثابت حضور