205
تفسیر روایی جامع (۱)

نمونه‏ها

بر پایه تعریفی که از سیاق مقامی ارائه شد، می‏توان آن را برای همه آیات شریف قرآن، موجود و مفروض دانست؛ امّا نمی‏توان در همه جا و به صورت همیشگی، آن را یافت و نشان داد؛ زیرا همه اسباب نزول نقل نشده و همه رخدادها و نیز فضا، محیط و بستر فرهنگی و اجتماعیِ معاصر قرآن، به صورت کامل گزارش نشده است.

یک نمونه از سیاق تاریخی و سیاسی، شکست اوّلیه روم در جنگ با ایران است. اگر در فضای آن روزگار، قدرت جنگیِ ایران را تصوّر کنیم و خبر شکست روم را نیز بشنویم، آن گاه چاره‏ای نداریم جز آن‏که خبر استوار و بدون تردید قرآن را در باره پیروزی قریب الوقوع روم، نه یک پیش‏گوییِ ساده، که اعجازی ویژه قرآن بدانیم.۱

نمونه دوم، درک دو واژه «ایلاف» و «رحلة» در سوره قریش است که فهم عمیق آن‌ها، در گرو اطلاع از وضعیت اقتصادی مکّه و چگونگیِ سفرهای تجاری و هر ساله بازرگانان قریش به شام و یمن است.

نمونه دیگر، تطبیق کوثر بر حضرت فاطمه علیها السلام است. سوره کوثر در ردّ طعنه مشرکان مکّه است که پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله را بدون نسل و ابتر خواندند. فضاشناسی و آگاهی از سیاق و وقایع هم‏زمان با نزول سوره، ما را به مقصود سوره می‌رساند و تطبیق کوثر بر حضرت فاطمه علیها السلام را به عنوان مصداق بارز، کامل و عیان آن، تأیید می‌کند.۲ بی‏توجّهی به این سیاق مقامی، می‏تواند موجب تردید در این باره شود و سوره را از پیام اصلی خود دور کند،

1.. این پیش‏گویی، در آیات نخستین سورۀ روم آمده است: (غُلِبَتِ الرُّومُ * فِی أَدنَى الأَرضِ وَهُم مِن بَعدِ غَلَبِهِم سَیغلِبُونَ * فِی بِضعِ سِنِینَ لِلَّهِ الأَمرُ مِن قَبلُ وَمِن بَعدُ وَیومَئِذٍ یفرَحُ المُؤمِنُونَ؛ رومیان شکست خوردند، در نزدیک‏ترین سرزمین، ولى بعد از شکستشان، در ظرف چند سالى، به زودى پیروز خواهند گردید. [فرجامِ‏] کار در گذشته و آینده، از آنِ خدا است و در آن روز است که مؤمنان از یارى خدا شاد مى‏گردند).

2.. روایات کاشف از این سیاق، گردآوری شده‏اند. ر.ک: مجلّۀ علوم حدیث، شمارۀ ۳۱ «فاطمه، کوثر قرآن»، محمّد احسانی‏فر.


تفسیر روایی جامع (۱)
204

می‌انگاریم و از این نکته غافلیم که: چه بسا آنچه امروز برای ما بدیهی است، در روزگار پسین دچار ابهام یا فراموشی خواهد شد.

این درحالی است که امامان علیهم السّلام ـ به دلیل اتّصال به مبدأ وحی ـ از فضا، محیط و حوادث اجتماعی، سیاسی و فرهنگیِ زمان نزول آیات قرآن، به گونه کامل و دقیق، آگاهی داشتند. ایشان به دلیل سرچشمه گرفتن علمشان از علم اعطایی الهی و نیز به دلیل نزدیک بودن و خویشاوندی با پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله به عنوان دریافت کننده، ابلاغ کننده و تبیین کننده وحی، از اسباب نزول حقیقی قرآن نیز آگاهی داشتند. اهل بیت علیهم السّلام این آگاهی ارزشمند را در تفسیر خود از قرآن به کار می‏بردند و گاه آن را به مشتاقان و شاگردان خویش عرضه می‏کردند. گاه نیز برای ردّ تفسیرهای نادرست دیگران، از آن سود می‏بردند. شاید بتوان احتمال داد که گردآوری و عرضه مصحف به دست امام علی علیه السلام، به همین منظور بوده باشد.

امیر مؤمنان علیه السلام، پس از رحلت رسول اکرم صلی الله علیه و اله و به سفارش ایشان، همه آیات قرآن را و به احتمال، آنچه را به کار فهم و تفسیر قرآن می‏آمد و تبیین‌کننده فضا و مکان و علّت نزول بوده، یک جا گرد آورد و آن را به امّت عرضه داشت؛ ولی دریغا که قدر ندانستند و اخذ نکردند.۱

1.. روایت‏هایی در دست است که برای اثبات یا تقویت این احتمال، به آن‌ها استدلال شده است؛ اگرچه به دلیل ضعف سندی، مبنایی استوار برای استدلال به شمار نمی‏روند. برای نمونه، سیّد رضی( روایت می‏کند که پیامبر صلی الله علیه و اله به حضرت علی علیه السلام فرمود: «فإذا قُبِضتُ و فَرَغتَ مِن جَمیعِ ما وَصَّیتُک و غیَّبتَنی فی قَبری فالزَم بَیتَکَ و اجمعِ القُرآنَ عَلَی تَألیفِه و الفَرائِضَ و الأحکامَ عَلَی تَنزیلِه؛ هر گاه قبض روح شدم و از وصیّتم فارغ شدی و مرا در قبرم دفن کردی، در خانه‏ات بمان و قرآن را طبق ترتیبش و واجبات و احکام را وفق تنزیلش گرد آور» (خصائص الائمّة: ص۷۳). همچنین سالم بن ابی سلمه از حضرت صادق علیه السلام روایت می‏کند: «... أَخرَجَهُ علیٌّ علیه السلام إلی النّاسِ حَیثُ فَرَغَ مِنه و کَتَبَه فقالَ لَهم: هذا کِتابُ اللّه کَما أَنزلَ اللّهُ عَلَی مُحَمّدٍ، قَد جَمَعتُه بَینَ اللَّوحینِ. قالوا: هُو ذا عِندَنا مُصحفٌ جامعٌ فیه القرآنَ، لاحاجةَ لَنا فیه؛ علی علیه السلام پس از فراغت از کار گردآوری قرآن، آن را به مردم نشان داد و گفت: این، کتاب خدا است به همان شکلی که خدا بر محمّد[ صلی الله علیه و اله] فرو فرستاد. من آن را میان دو لوح (جلد) گرد آوردم. مردم گفتند: همین است که خود در مصحف جامع قرآن داریم و به مصحف تو نیاز نداریم» (بصائر الدرجات: ص۲۱۳). همچنین در روایتی دیگر آمده است: «... لزِمَ بیتَه و أَقبَلَ عَلَی القُرآنِ یُؤلّفَه و یَجمَعَهُ... کَتَبَه بِیدَه عَلَی تَنزیلِه و تَأویلِه و النّاسخِ مِنه و المنسوخِ؛ [پس از رحلت پیامبر صلی الله علیه و اله] در خانه نشست و مشغول تدوین و گردآوری قرآن شد و آن را با رعایت تنزیل و تأویل و ناسخ و منسوخش، با دست خود نوشت». (کتاب سلیم بن قیس: ص۱۴۶).گفتنی است که نظر شیخ مفید( نیز همین‌گونه است. او می‏نویسد: «مصحف علیّ علیه السلام بر اساس نزول (( سامان یافته بود. مکّی بر مدنی و منسوخ بر ناسخ مقدّم بود و هر آیه‏ای به لحاظ نزول، در جای خود قرار داشت» (المسائل السرویة: ص۷۹).

  • نام منبع :
    تفسیر روایی جامع (۱)
    سایر پدیدآورندگان :
    عبدالهادی مسعودی
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 36134
صفحه از 311
پرینت  ارسال به