199
تفسیر روایی جامع (۱)

نمونه دیگر، آیه (یا أَیهَا الْإِنْسَانُ مَا غَرَّک بِرَبِّک الْکرِیمِ؛ ای انسان! چه چیز تو را در باره پروردگار بزرگوارت مغرور ساخته؟)۱ است. برخی می‏گویند: خداوند با آوردن صفت «کریم» در این آیه، به انسان یاد داده است که هنگام پاسخ‏دهی در روز قیامت، به کرامت پروردگارش احتجاج کند تا از عذابش برهد. این معنا چندان با سیاق سوره انفطار، سازگار نمی‏نماید و نیاز به بررسی بیش‏تر دارد.

چکیده

 مفهوم‌شناسی واژه‏هایی که معنای عمومی و عرفی آن‏ها با معنای کاربردی آن‏ها نزد گروهی خاصّ متفاوت است و نیز معناشناسی ترکیب‏ چند واژه که معنای ترکیب، حاصل جمع معانی اجزا نیست، «اصطلاح‏شناسی» نامیده می‏شود.

 تنها راه فهم معنای اصطلاح‌ها، بهره‌گیری از شیوه اجتهادی است و شیوه تقلیدی فهم واژگان، در این جا کارآمد نیست.

 استعاره، کنایه و برخی دیگر از مَجازها و صنایع ادبی، گونه خاصّی از اصطلاح‏ها هستند و پیچیدگی و مشکل فهم ترکیب‏های اصطلاحی را نیز دارند.

 مراد از ساختارشناسی، فهم ساختار عبارت و ترکیب کلّی جمله است که به کمک دانش نحو و ادب عربی صورت می‏گیرد.

 قرینه‏های فهم آیات، گاه پیوسته (درونی) و گاه ناپیوسته (بیرونی) هستند. هر یک از این دو گونه نیز می‏تواند به دو دسته لفظی و غیر لفظی تقسیم شود.

 به قرینه‏های پیوسته ـ اعم از لفظی و مقامی ـ سیاق می‏گوییم. از این رو، سیاق متنی و مقامی داریم.

1.. انفطار: آیۀ ۶.


تفسیر روایی جامع (۱)
198

جبریِ خود گرفته‏اند. امّا با توجّه به سیاق آیات نمی‏توان این استدلال را درست دانست؛ زیرا آیات پیش از آن، ماجرای حضرت ابراهیم علیه السلام را نقل می‏کند که با اشاره به کار نابخردانه بت‏پرستان در پرستش بتی که خود تراشیده‏اند، می‏گوید: (أَتَعْبُدُونَ مَا تَنْحِتُونَ)۱ و سپس آیه مورد نظر را به عنوان دلیل برای سخنش می‏آورد: (وَ اللَّهُ خَلَقَکمْ وَ مَا تَعْمَلُونَ)؛ نه آن‏که به جبری یا اختیاری بودن عمل انسان نظر داشته باشد. شاید بتوان این حدیث امام باقر علیه السلام را ناظر به این کار ناروا دانست که می‏فرماید:

۰.مَا عَلِمتُم فَقُولُوا ومَا لَم تَعلَمُوا فَقُولُوا: «اللَّه أَعلَمُ». إِنَّ الرَّجُلَ لَینتَزِعُ الآیةَ مِنَ القُرآنِ یخِرُّ فِیهَا أَبعَدَ مَا بَینَ السَّمَاءِ والأَرضِ.۲

۰.آنچه می‏دانید، بگویید و آنچه را نمی‏دانید، بگویید: «خدا داناتر است». انسان آیه‏ای از قرآن را از جای خود بر می‏کَند و بدان سبب، مسافتی بیش‏تر از فاصله آسمان و زمین را سقوط می‏کند.

گفتنی است همان گونه که پیش‏تر اشاره شد، یکی از نقش‏های سیاق، کاهش احتمالات معنایی و ترجیح یا تعیین برخی از احتمال‏ها است. برای نمونه، برخی واژه «عجبًا» در پایان آیه ۶۳ سوره کهف را سخن حضرت موسی علیه السلام دانسته‏اند؛ ولی این با سیاق آیه ناسازگار است.۳ دقّت در متن آیات، نادرستیِ این نظر شاذّ و تأثیر سیاق را در ردّ یک احتمال معنایی نشان می‏دهد.۴

1.. (آیا چیزی را که خود می‌تراشید، می‌پرستید؟!). صافّات: آیۀ ۹۵.

2.. الکافی: ج۱ ص۴۲ ح۴؛ الوافی: ج۱ ص۱۹۱.

3.. ر.ک: المیزان: ج۱۳ ص۳۴۱ و برای نمونه‏های دیگر، همان: ج۴ ص۶۴ ، ج۵ ص۸ ، ج۱۳ ص۲۸۰ ، ج۱۷ ص۲۶۴ و… .

4.. آیات ۶۰ تا ۶۳ سورۀ کهف چنین است: (وَإِذ قَالَ مُوسَى لِفَتَاهُ لَا أَبرَحُ حَتَّى أَبلُغَ مَجمَعَ البَحرَینِ أَو أَمضِی حُقُبًا * فَلَمَّا بَلَغَا مَجمَعَ بَینِهِمَا نَسِیا حُوتَهُمَا فَاتَّخَذَ سَبِیلَهُ فِی البَحرِ سَرَبًا * فَلَمَّا جَاوَزَا قَالَ لِفَتَاهُ آَتِنَا غَدَاءَنَا لَقَد لَقِینَا مِن سَفَرِنَا هَذَا نَصَبًا * قَالَ أَرَأَیتَ إِذ أَوَینَا إِلَى الصَّخرَةِ فَإِنِّی نَسِیتُ الحُوتَ وَمَا أَنسَانِیهُ إِلَّا الشَّیطَانُ أَن أَذکرَهُ وَاتَّخَذَ سَبِیلَهُ فِی البَحرِ عَجَبًا؛ و [یاد کن‏] هنگامى را که موسى به جوانِ [همراه‏] خود گفت: «دست‏بردار نیستم تا به محلّ برخورد دو دریا برسم، هرچند سال‏ها[ىِ سال‏] سیر کنم». پس چون به محلّ برخورد دو [دریا] (( رسیدند، ماهىِ خودشان را فراموش کردند، و ماهى در دریا راه خود را در پیش گرفت [و رفت‏]. و هنگامى که [از آن جا] گذشتند، [موسى‏] به جوان خود گفت: «غذایمان را بیاور که راستى ما از این سفر رنج بسیار دیدیم». گفت: «دیدى؟ وقتى به سوى آن صخره پناه جستیم، من ماهى را فراموش کردم، و جز شیطان، [کسى‏] آن را از یاد من نبرد، تا به یادش باشم، و به طور عجیبى راه خود را در دریا پیش گرفت».).

  • نام منبع :
    تفسیر روایی جامع (۱)
    سایر پدیدآورندگان :
    عبدالهادی مسعودی
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 36446
صفحه از 311
پرینت  ارسال به