167
تفسیر روایی جامع (۱)

گام سوم: واژه‏شناسی

پس از تعیین واحد مفهومی و تشخیص مفهوم کانونی، یک واژه در مرکز توجّه ما قرار می‏گیرد. این واژه عنوانی کلّی برای همان مفهوم کانونی و به گونه رایج، واژه‏ای قرآنی و برآمده از آن است. این واژه باید در زبان عربی جست و جو و معنای آن کاوش شود. برای فهم و کشف معانی واژه‏ها، دو شیوه به کار می‏رود: شیوه تقلیدی و شیوه اجتهادی.

شیوه اجتهادی به دلیل طولانی و وقت‏گیر بودن، کم‏تر به کار می‏رود. از این رو، شیوه تقلیدی، رایج‏تر است ولی به دقّت شیوه اجتهادی نیست. تنها با اجرا و تمرین عملی شیوه اجتهادی و انجام دادن همه مراحل آن، می‏توان به دقّت و صحّت آن و نیز برتری‏اش بر شیوه تقلیدی پی برد. ابتدا شیوه تقلیدی را که کوتاه‏تر است، توضیح می‌دهیم.

واژه‌شناسی تقلیدی

در این شیوه با مراجعه به کتب لغت، معنای ارائه شده در ذیل واژه مورد نظر را می‏یابیم و با اعتماد به درستیِ گفته لغت‏دانان، همان را معنای اصلی کلمه فرض می‏کنیم. دلیل نام‌گذاری این شیوه نیز همین اعتماد و تبعیت از عالمان لغت است. ما در این شیوه، آنچه را لغت‏شناسان گفته و نوشته‏اند، می‏پذیریم و از آن در ترجمه و تبیین متن بهره می‏جوییم. این شیوه، از قرن دوم هجری ـ که سرآغازِ پیدایش کتاب‏های لغت بوده است ـ تا کنون به کار می‏رود. جایگاه استفاده از این شیوه، مواردی است که نیاز به سخت‌گیری علمی و نکته‌سنجی نیست. شیوه تقلیدی در این گونه جاها، کارآمد، سریع، سودمند و برای عموم افراد، قابل استفاده است.

شرط اساسی شیوه تقلیدی، مراجعه به کتاب‏های کهن و معتبر لغت است؛ کتاب‏هایی مانند العین نوشته خلیل فراهیدی (م۱۷۵ق)، اصلاح المنطق و نیز الکنز اللغوی هر دو از ابن سکّیت (م۲۴۴ق)، صحاح اللغةی جوهری (م۳۹۳ق) و معجم مقاییس اللغةی احمد بن فارس (م۳۹۵ق).

این کتاب‏ها و بسیاری از دیگر کتاب‏های لغت عربی که تا قرن پنجم تألیف شده‏اند، قابل


تفسیر روایی جامع (۱)
166

مرحله‌بندی و تجزیه کند. در این مرحله، او ناچار است مقصود و پیام اصلی گوینده و نویسنده متن را باز شناسد و مسیر و محور حرکت متن را بیابد تا بتواند نقشه‌ای درست برای طیّ مسیر پژوهش خود ترسیم کند. ما این معنا را «مفهوم کانونی» می‏نامیم؛ مفهومی که پیام اصلی آیه و یا نقطه ثقل چند آیه مجاور و هم‌سیاق است و فشار بیانی و یا نگاه اصلیِ آفریننده متن، به آن بوده است.

اگر پژوهشگر و مفسّر این موضوع اصلی و کانونی را تشخیص ندهد، ناگزیر است یکی از چند موضوع مهمّ آیه را به عنوان محورِ اصلی در پژوهش خود، اعتبار و فرض کند. در هر صورت، مفسّر همه موضوعات متن را با موضوع محوری آن، نسبت‌سنجی می‏کند. دسته‏بندی و مرحله‏بندی کار باید در ارتباط با این موضوع محوری و کانونی سامان یابد. برای نمونه، در آیه شریف (ٱهْدِنَا ٱلصِّرَاطَ ٱلْمُسْتَقِیمَ)۱ ممکن است برخی، فشار و تمرکز معنایی را متوجّه هدایت بدانند و برخی متوجّه راه مستقیم. ما می‏توانیم با تغییر موقعیت و نگرش، هر دو را موضوع اصلی بگیریم؛ امّا باید بدانیم که این نگرش، در رویکرد پژوهشی ما یا دست کم در فرایند و ترتیب مراحل اجرایی آن اثرگذار خواهد بود. اگر بر موضوع هدایت متمرکز بشویم، آن گاه باید به گونه‏شناسی هدایت در قرآن و چگونگی راه‏یابی به مسیر هدایت و مسائلی از این دست نیز بپردازیم و اگر بر صراط مستقیم متمرکز شویم، آن گاه نیاز به بررسی ویژگی‏های صراط در قرآن و مفهوم واقعیِ آن داریم.

گفتنی است که هر گاه در پی ارائه یک تفسیر جامع ترتیبی باشیم، نیاز است همه مفاهیم اصلی آیات، محور پژوهش قرار گیرند و ارتباط‏های معناییِ فراوان، هر یک با دیگر معانی قرآنی کاویده شوند؛ ارتباط‏هایی بس گسترده که شبکه‏ای در هم تنیده از معانیِ متفاوت ولی مرتبط را به ذهن می‏آورد و انبوه سؤال‏ها و بار گران پژوهش را بر دوش محقّق می‏نهد. تنها با پایداری، پیگیری و حسن انتخاب می‏توان پژوهش را قطعه‌بندی کرد و از آوردن همه مطالب به دست آمده در ذیل یک آیه یا یک عبارت، پرهیخت.

1.. حمد: آیۀ ۶.

  • نام منبع :
    تفسیر روایی جامع (۱)
    سایر پدیدآورندگان :
    عبدالهادی مسعودی
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 36172
صفحه از 311
پرینت  ارسال به