133
تفسیر روایی جامع (۱)

قلتُ لأبی عَبدِ اللّهِ علیه السلام: جُعِلتُ فِداکَ! إنَّ الرَّجلَ لیَأتینا مِن قِبَلِک فیُخبِرُنا عَنکَ بالعَظیمِ مِنَ الأَمرِ فَیَضیقُ بِذلکَ صُدُورُنا حَتّى نُکذّبَهُ. قال: فقال أبو عَبدِ اللّهِ علیه السلام: «ألیسَ عَنّی یُحَدِّثُکُم؟». قال: قلتُ: بَلى. قال: «فَیقولُ للّیلِ إنّه نهارٌ، وللنّهارِ إنّه لیلٌ؟!». قال: فقلتُ له: لا. قال: فقال: «رُدَّه إلینا؛ فإنَّکَ إن کَذَّبتَ فإنّما تُکذّبُنا».۱

۰.به امام صادق علیه السلام عرض کردم: «فدایت گردم! [گاه] مردی از سوی شما نزد ما می‏آید و از زبان شما مطلب سنگینی می‌گوید که [تحمّلش دشوار است و از ناباوری] سینه ما تنگ می‏گردد تا جایی که تکذیبش می‏کنیم». امام فرمود: «مگر از جانب من با شما سخن نمی‏گوید؟». گفتم: چرا. فرمود: «آیا به شب می‏گوید روز است و به روز می‏گوید شب است؟!». گفتم: نه. فرمود: «آن سخن را به ما بر گردانید؛ چراکه اگر تکذیب کردی، ما را تکذیب کرده‏ای».

گفتنی است که این برخورد منطقی، راه را برای گام‏های بعدی می‏گشاید. در مرحله بعد نشان می‏دهیم که این توقّف و درنگ نخستین، گاه به یافتن سندی صحیح برای روایت ضعیف می‏انجامد و مسئله را به گونه اساسی و کلّی، دگرگون می‏کند.

۲. تخریج و تقویت سندی

مقصود ما از تخریج، مأخذیابی و یافتن روایت با سند معتبر یا متن بهتر و کامل‏تر است. امروزه این کار، به آسانی از طریق جست‏وجو‏های رایانه‏ای و نرم‏افزارهای حدیثی امکان‏پذیر است. با این شیوه می‌توانیم به روایت در منبعی معتبر و با سندی قوی، دست یابیم و آن را به آسانی در چرخه پژوهش جای دهیم.

برای نمونه، از روایت عیّاشی ذیل آیه (یَسْئَلُونَکَ عَنِ الرُّوحِ)۲ یاد می‏کنیم. عیّاشی روایتی را به صورت مرسل از زراره و حمران، از امام باقر و امام صادق و با متن زیر آورده است:

1.. بحار الأنوار: ج۲ ص۱۸۷.

2.. اسرا: آیۀ ۸۵.


تفسیر روایی جامع (۱)
132

عِندی حالاً و أمقَتَهُم إذا سَمِعَ الحَدیثَ یُنسَبُ إلینا و یُروى عَنّا فَلَم یَقبَلهُ، اشمَأزَّ مِنهُ و جَحَدَهُ و کَفَّرَ مَن دانَ بِه و هو لا یَدری لَعلَّ الحَدیثَ مِن عِندِنا خَرَجَ، و إلینا أسنِدَ، فَیکونُ بِذلکَ خارجاً مِن وَلایَتِنا.۱

۰.به خدا سوگند، محبوب‏ترین یارانم نزد من، کسی است که باتقواترین و دین‏شناس‏ترینِ آنان باشد و بیش از دیگران در پوشیده داشتن حدیث ما [از مخالفان و کم‌خردان] بکوشد. و بدترین و منفورترین آنان نزد من [کسی است که] هر گاه حدیثِ منسوب به ما و منقول از ما را شنید، نپذیرد و از آن بدش آید و انکارش کند و کسی را که بدان باور دارد، تکفیر کند؛ در حالی که او چه می‏داند، شاید آن حدیث از ما صادر شده و [به درستی] به ما منسوب شده باشد. پس او به سبب این کار، از ولایت ما خارج می‏گردد.

در روایتی دیگر می‏خوانیم:

۰.... عَن أبی بَصیرٍ عَن أحَدِهِما عَلَیهِما السَّلامُ قالَ: «لا تُکذِّبوا بِحَدیثٍ آتاکم مُرجِئیٌّ وَلا قَدَرِیٌّ وَلا خارِجیٌّ نَسَبَهُ إلینا. فَإنَّکم لا تَدرونَ لَعَلَّهُ شَئٌ مِنَ الحَقِّ فَتُکذِّبوا اللّهَ عَزَّ وَجَلَّ فَوقَ عَرشِهِ».۲

۰.ابو بصیر از امام باقر یا امام صادق علیهما السلامنقل می‏کند که فرمود: «حدیثی را که یکی از مرجئه یا قَدَریه یا خوارج به ما نسبت می‏دهند، دروغ نپندارید؛ چرا که شما نمی‏دانید، شاید حقیقتی در این خبر نهفته باشد و به واسطه دروغ دانستن آن، خدا را در بالای عرشش تکذیب کنید».

امامان علیهم السّلام اصحاب خود را به جای انکار حدیث، به «ردّ العلم» آن تشویق کرده‏اند. یعنی از آن‏ها خواسته‏اند ابتدا در پیِ فهم درست حدیث بر آیند و اگر برایشان میسّر نبود، آن را به گوینده‏اش باز گردانند؛ ولی آن را رد نکنند مگر آن‏که با قرآن و بدیهیات عقلی و حسّی، تعارضی روشن و آشکار داشته باشد. روایت سفیان بن سمط بر این مطالب دلالت دارد. او می‏گوید:

1.. الکافی: ج۲ ص۲۲۳ ح۷.

2.. علل الشرائع: ج۲ ص۳۹۵.

  • نام منبع :
    تفسیر روایی جامع (۱)
    سایر پدیدآورندگان :
    عبدالهادی مسعودی
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 36241
صفحه از 311
پرینت  ارسال به