49
تفسیر روایی جامع (۱)

آمده و بر آن تأکید شده است:

۰.أَینَ الَّذِینَ زَعَمُوا أَنَّهُمُ‏ الرَّاسِخُونَ‏ فِی العِلمِ دُونَنَا کَذِباً وَ بَغیاً عَلَینَا، أَن رَفَعَنَا اللَّهُ وَ وَضَعَهُم، وَ أَعطَانَا وَ حَرَمَهُم وَ أَدخَلَنَا وَ أَخرَجَهُم؟! بِنَا یُستَعطَى الهُدَى وَ یستَجلَى العَمَى.‏۱

۰.کجایند کسانی که به دروغ و از سرِ حسادت بر ما ـ [از آن رو] که خداوند ما را رفعت بخشید و ایشان را پست گردانید، و به ما عطا فرمود و ایشان را محروم ساخت، و ما را راه داد و ایشان را راند ـ ادّعا می‏کردند که استواران در دانش، آنان‏اند و نه ما؟! در حالی که به وسیله ما، راه هدایت پیموده می‏شود و کوری زدوده می‏گردد.

برخی از روایات، این دایره را اندکی توسعه داده‏اند. امامان علیهم السّلام ضمن هشدار نسبت به تأویل نادرست قرآن، ویژگی‏هایی را برای راسخان در علم و توانایان بر تأویل بیان کرده‏اند،۲ که برخی را می‏توان در افراد غیر معصوم نیز یافت؛ در معدود کسانی که عالم به دین و عامل به آن هستند و در دو آیه شریف قرآن، به آن‏ها اشاره شده است.۳ بر پایه یک روایت، این دسته، از بالاترین محبّان اهل بیت علیهم السّلام و نوشندگان از «عذب فرات» و برخوردار از شایستگیِ اعتقادی و ایمانی هستند. این روایت، پاسخ امام صادق علیه السلام به سدیر صیرفی در باره رتبه‏بندی اصناف محبّان اهل بیت است:

1.. نهج البلاغة: خطبۀ ۱۴۴.

2.. برای نمونه، در حدیثی از رسول خدا صلی الله علیه و اله آمده است: «الراسخون فی العلم من برّت یمینه، و صدق لسانه، و استقام به قلبه، و عفّ بطنه و فرجه؛ راسخان در علم، یعنی کسی که دستی نیکوکار، زبانی راست‌گو و قلبی استوار داشته باشد و در شکم و شهوتش عفّت ورزد». ر.ک: العلم و الحکمة فی الکتاب و السّنّة: باب «خصائص الراسخین فی العلم».

3.. یک آیه همان آیۀ هفتم سورۀ آل عمران است که پیش‌تر گذشت و دیگری آیۀ ۱۶۲ در سورۀ نساء: (لکِنِ الرَّاسِخُونَ فِی العِلمِ مِنهُم وَ المُؤمِنُونَ یُؤمِنُونَ بِما أُنزِلَ إِلَیکَ وَ ما أُنزِلَ مِن قَبلِکَ وَ المُقیمینَ الصَّلاةَ وَ المُؤتُونَ الزَّکاةَ وَ المُؤمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الیَومِ الآخِرِ أُولئِکَ سَنُؤتیهِم أَجراً عَظیماً ؛ لیکن راسخانِ آنان در دانش، و نیز مؤمنان، به آنچه بر تو نازل شده و به آنچه پیش از تو نازل گردیده، ایمان دارند و نمازگزاران و زکات‏دهندگان و ایمان‏آورندگان به خدا و روز بازپسین، که به زودى به آنان پاداشى بزرگ خواهیم داد).


تفسیر روایی جامع (۱)
48

ژرفای این گونه آیات می‏خواند. این در حالی است که برخی روایات، عاطفه بودنِ «واو» را مفروض گرفته‏اند و راسخان در دانش را متعدّد دانسته‏اند. صفّار قمی متن زیر را با دو سند، از امام باقر و امام صادق آورده است:

۰.نَحنُ الرّاسِخونَ فی العِلمِ و نَحن نَعلَمُ تَأویلَهُ.۱

۰.ما راسخان در علم هستیم و تأویل آن را ما می‏دانیم.

سُلَیم بن قیس نیز چنین روایت کرده است:

۰.خَرَجَ‏ عَلَینَا عَلِیّ‏ بنُ أَبِی طَالِبٍ وَ نَحنُ فِی المَسجِدِ فَاحتَوَشنَا علیه. فَقَالَ: «سَلُونِی قَبلَ أَن تَفقِدُونِی. سَلُونِی عَنِ القُرآنِ فَإِنَّ فِی القُرآنِ عِلمَ الأَوَّلِینَ وَ الآخِرِینَ. لَم یدَع لِقَائِلٍ مَقَالًا وَ لَا یعلَمُ‏ تَأوِیلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِی العِلمِ،‏ وَ لَیسُوا بِوَاحِدٍ وَ رَسُولُ اللَّهِ کانَ وَاحِداً مِنهُم عَلَّمَهُ اللَّهُ سُبحَانَهُ إِیّاهُ وَ عَلَّمَنِیهِ رَسُولُ اللَّهِ ثُمَّ لَا یزَالُ فِی بَقیَّتِهِ إِلَى یَومِ القیامَةِ».۲

۰.ما در مسجد بودیم که علی بن ابی طالب علیه السلام نزد ما آمد و ما گرد او حلقه زدیم. ایشان فرمود: «از من پرسش کنید پیش از آن‏که مرا از دست دهید. در باره قرآن از من سؤال کنید؛ چرا که در قرآن، دانش اوّلین و آخرین است. قرآن برای هیچ گوینده‏ای سخنی [ناگفته‏] باقی نگذاشته است و تأویل آن را جز خدا و استواران در دانش، کسی نمی‏داند و اینان، یک نفر نیستند. پیامبر خدا صلی الله علیه و اله یکی از ایشان بود که خداوند سبحان آن را به او آموخت و پیامبر خدا هم آن را به من آموخت و تأویل قرآن در فرزندان او تا روز قیامت، باقی خواهد ماند».

گفتنی است که این روایت، با مفروض دانستن انسان‏هایی که دانا به تأویل قرآن هستند، آن‏ها را محدود و منحصر به بازماندگان از خاندان پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله دانسته است؛ کسانی که علم آنان از پیامبر اکرم سرچشمه می‏گیرد. این معنا ـ یعنی نفی برخی مدّعیان رسوخ در علم و اتّصاف اهل بیت پیامبر علیهم السّلام به این صفت خاص ـ در روایتی دیگر از امام علی علیه السلام نیز

1.. بصائر الدرجات: ص۲۲۴ ح۵ و ۷.

2.. تأویل آلایات الظاهرة: ج۲ ص۵۵۵ ح۱۰؛ تفسیر فرات: ص۶۸ ح۳۸.

  • نام منبع :
    تفسیر روایی جامع (۱)
    سایر پدیدآورندگان :
    عبدالهادی مسعودی
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 36594
صفحه از 311
پرینت  ارسال به