است؛۱ امّا بیشتر از آن، به معنای «بطن»، در برابر «ظهر» به کار میرود و مقصود از آن، «تبیین غرض نهاییِ پدید آورنده متن و ارائه مقصود نهفته او» است. این مقصود نهایی، در ذهن و نیّت پدیدآورنده متن، نهفته است و به سادگی از متن فهمیده نمیشود. علّت نهفتگی نیز میتواند چند معناییِ متن به همراه دور افتادن قرینهها باشد و یا تعارض معنای ظاهری آن با دیگر سخنان و مفاهیم مسلّم و مقبول نزد پدیدآورنده.
مخاطب متعارف در مواجهه با این دسته از متون، باید از متن پس بنشیند و آن را به مراحل اوّلیه و سرآغاز تشکیلش باز گرداند تا به مقصود نهفته و نیّت درونیِ پدیدآورنده متن، دست یابد. او باید بتواند از پیِ کوشش ذهنی و اجتهادی سخت گسترده و ژرف، خود را به افق متکلّم و مؤلّف نزدیک کند تا از دیدگاه «او» به موضوع بنگرد. وی سپس به متن باز میگردد تا از طریق بازکاوی و تحلیل دقیق متن و بسیاری ملاحظات دیگر، قرینههایی را بیابد که مقصود نهایی و سرانجام مطلوب پدیدآورنده متن را به او نشان دهند.۲
این بیان شاید بتواند فرایند تأویل را اندکی باز گشاید و شیوایی و بهگزینیِ قرآن و اهل بیت را در استفاده از این واژه دو معنایی (آغاز و انجام) بر نماید. در هر تأویل، ما ابتدا به سرچشمه اوّلیه شکلگیری متن باز میگردیم و سپس با دستیابی به مقصود و نیّت درونیِ پدیدآورنده متن، فرجام نهاییِ آن را در عالم معنا میجوییم.
نکته در خور توجّه آنکه: تأویل در روایات، معنای اسم مفعولی نیز دارد که از باب کاربرد مصدر(تأویل) به جای اسم مفعول (مؤوَّل) است؛ مانند «کتاب» که به معنای نوشتن و نوشته به کار میرود. تأویل در این معنا، برای اشاره به «فرد تحقّق یافته از مفهوم» و تطبیق آیه بر «مصداق خارجی» به کار میرود. به دیگر سخن، اگر مقصودِ نهاییِ گوینده، مصداق خارجی و تحقّق عینی هم داشته باشد، گاه آن مصداق خارجی را نیز تأویل میخوانند. شماری از روایات تأویلی، ناظر به این معنای تأویلاند که نمونههای آن را ارائه خواهیم کرد.