بخش اصلی دارد که بیشتر در زمره روایات تأویلی به شمار میآیند.۱ حدود سی روایت نیز از منابع دیگر یافته و به نسخه چاپ شده کنونی پیوست گشته است. این روایاتِ استدراک شده نیز تأویلیاند.
کتاب تفسیر حبری در برخی از معاجم مؤلّفان و کتب فهرست، یاد شده است. ابن شهرآشوب (م۵۸۸ق) در تکملهاش بر فهرست شیخ طوسی، حبری را صاحب کتاب «ما نزّل من القرآن فی اهل البیت علیهم السّلام» دانسته است.۲ حسکانی (م۴۹۰ق) نیز در کتاب خود، پس از نقل چند روایت، نوشته است: «ورواه (/ أخرجه) الحسینُ الحبری فی تفسیره».۳ حافظ صارم الدین نیز در کتاب طبقات الزیدیة او را صاحب تفسیر معرّفی کرده است.۴
راوی نسخه موجود از تفسیر حبری، شخصی به نام محمّد بن عِمران مَرزبانی است که کتاب را در سال ۳۲۸ ق. به شکل «قرائت»۵ از ابو الحسن علی بن محمّد بن عُبَید ـ شاگرد حبری ـ روایت کرده است. امّا طرق و راویان از حبری، بسیارند که چهارده طریق آن را آقای سیّد محمّد رضا حسینی در مقدّمه تحقیق کتاب آورده است.۶
دانشمندان شیعه در باره مذهب حبری اختلاف دارند. برخی او را از اهل سنّت و شماری زیدی میدانند؛ امّا قرائن زیدی بودن او، بیشتر است؛ از جمله اینکه بیشتر شاگردان و اساتید او زیدی مذهب بودهاند. همچنین با وجود داشتن تألیف، در کتب رجال و فهرست
1.. استاد حسینی جلالی، محقّق دانشمند و کوشای کتاب، دهها روایت دیگر را که حبری در سند آنها بوده، یافته و به عنوان «مستدرک» بر کتاب افزوده است.
2.. معالم العلماء، چاپ قم: ص۱۷۸.
3.. شواهد التنزیل: ج۱ ص۶۰ و ۹۶ و ۱۱۲ و ۱۱۵، ج۲ ص۸۸ .
4.. ر.ک: تفسیر الحبری: ص۲۰ و ۷۲.
5.. «قرائت بر شیخ (استاد حدیث)»، یکی از راههای تحمّل حدیث است؛ بدین گونه که استاد، نسخه یا کتاب حدیثیِ خود را به شاگرد میدهد و شاگرد از روی آن مینویسد و سپس نسخۀ خطّ خود را برای استاد میخواند تا او درستیِ استنساخ را تأیید کند. گاه نیز بدون استنساخ، شاگرد نسخۀ استاد را در حضور او میخواند و استاد به آنچه خوانده میشود، گوش میدهد و به این صورت، شاگرد آنچه را میخواند، فرا میگیرد و تحمّل میکند. ر.ک: معجم مصطلحات الرجال و الدرایة: ص۱۱۹.
6.. ر.ک: تفسیر الحبری: ص۲۰۳ جدول طرق.