داشتند. آنها میخواستند از پیامبر صلی الله علیه و اله بدگویی کنند که یکی از آنها گفت: «میترسیم که خبر کار ما به محمّد برسد و او با ما در افتد». کسی از میان جمع گفت: «محمّد گوش است (کنایه از اینکه زودباور و خوشباور است). برایش قسم میخوریم [که کاری نکردهایم] و او میپذیرد».۱
این جا نیز میتوان احتمال داد که چند تن از منافقان، جداگانه به سخنچینی و جاسوسی دست زده بودند و از بزرگ منشی پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله به این توهّم افتاده بودند که ایشان زودباور است و سخن همگان را باور میکند. در این صورت، آیه شریف با بیان صفتی مشترک، به همه افراد و مصداقهای این معنا اشاره کرده و آنها را نکوهیده است.
۳. جداسازی سبب نزول از تطبیق
برخی از روایتها ناظر به وقایع پیش از نزول آیه و یا مقارن آن هستند. برخی دیگر، رویدادهایی را گزارش میکنند که پس از نزول آیه روی داده است، ولی پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله یا یکی از اصحاب، آن آیه را در کشاکش واقعه تلاوت کرده و یا بدان استشهاد نمودهاند. در سالهای بعد ممکن است این دو دسته گزارشها در باره یک آیه، به هم گره بخورند و بدین سان، یک جا گرد آیند. مفسّر از تعدّد وقایع، اختلاف و تعارض را میفهمد؛ امّا در واقع، تعارضی در میان نیست. دو روایت در باره سوره ضحی، یک نمونه خوب و قابل ارائه از این گونهاند. طبرسی به نقل از ابن عبّاس روایتی را میآورد که وحی پانزده روز بر پیامبر صلی الله علیه و اله فرود نیامد. مشرکان زبان به طعنه گشودند و گفتند: «خدای پیامبر او را وا نهاده و بر وی خشم گرفته است». پیامبر صلی الله علیه و اله از سخن آنان رنجیده خاطر شد. سوره نازل گشت و پیامبر را دلداری داد.
روایتی دیگر که از جابر بن عبد اللّٰه انصاری نقل شده، میگوید:
۰.پیامبر خدا صلی الله علیه و اله بر فاطمه علیها السلام در آمد. او به آسیاب کردن مشغول بود و عبایی از پشم شتر به تن داشت. پیامبر به او نگریست و فرمود: «یا فاطِمَةُ تَعجَّلی فَتَجرَّعی