215
تفسیر روایی جامع (۱)

سخن یک معلّم در تعطیلی کلاسش، قرینه‏ای بر تعطیلی کلاس معلّم دیگر نیست؛ امّا اگر مدیر مدرسه یک روز معیّن را تعطیل اعلام کند و معاون مطیعش کلاس‏های عصر همان روز را برقرار اعلام نماید، اشکالی پدید نمی‏آید. همه آن را گونه‏ای تبیین و تخصیص سخن مدیر می‏بینند؛ به‏ویژه آن‏که مدیر مدرسه، تبیین سخنش را به معاون واگذار کرده باشد.

اکنون با بهره‏گیری از مثال و بدون قصد تشبیه، می‏گوییم: قرآن کلام خداوند است و تنها سخن کسانی می‏تواند به عنوان قرینه آن به کار آید که علمشان را از پدیدآورنده قرآن، خداوند متعال، بر گرفته باشند و از سوی او مأموریت تبیین کلامش را داشته باشند. تفاوت جوهریِ اهل بیت علیهم السّلام با مفسّران، در همین عرصه هویدا می‏شود. مفسّران می‏کوشند تا گفته‏های قرآن را درک و سپس تبیین کنند؛ امّا اهل بیت علیهم السّلام، قرآن را در سینه دارند۱ و دانش خود را از پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله و خداوند متعال بر گرفته‌اند.۲ این دانش با واقعیت هستی ارتباطی کامل دارد و از هر گونه خطا در اخذ و یا اشتباه در اجتهاد و اندیشه‏ورزی، منزّه و مبرّا است. بر اساس آیه تطهیر، سخنان ایشان بدون خطا است و حجّت شمرده می‌شود و بر پایه حدیث ثقلین، آنان همراه همیشگی قرآن هستند. این بدان معنا است که سخن اهل بیت علیهم السّلام می‏تواند در کنار کلام الهی قرار گیرد و قرینه آن به شمار آید.

همچنین این ویژگی را در نظر آوریم که خداوند وظیفه تبیین کلامش را به عهده

1.. خداوند در آیۀ ۴۹ سورۀ عنکبوت می‏فرماید: (بَل هُوَ آیاتٌ بَیِّناتٌ فی‏ صُدُورِ الَّذینَ أُوتُوا العِلم…‏؛ بلکه آن (قرآن‏) آیاتى روشن در سینه‏هاى کسانى است که علم [ـِـ الهى‏] یافته‏اند). بر اساس احادیث صریح و متعدّدی که در ذیل این آیه نقل شده، منظور از آنان که قرآن در سینه‏هاشان جای دارد، کسی جز امامان اهل بیت نیست. برای نمونه، ر.ک: بصائر الدرجات: ص۲۰۶ ح۱۱ و ص۲۰۷ ح۱۷.

2.. در حدیثی از امام رضا علیه السلام آمده است: «…فَلَا تَقبَلُوا عَلَینَا خِلَافَ القُرآنِ، فَإِنَّا إِن تَحَدَّثنَا حَدَّثنَا بِمُوَافَقَةِ القُرآنِ وَ مُوَافَقَةِ السُّنَّةِ إِنَّا عَنِ اللَّهِ وَ عَن رَسُولِهِ نُحَدِّثُ، وَ لَا نَقُولُ :قَالَ فُلَانٌ وَ فُلَانٌ فَیتَنَاقَضَ‏ کلَامُنَا. إِنَّ کَلَامَ آخِرِنَا مِثلُ کلَامِ أَوَّلِنَا وَ کلَامَ أَوَّلِنَا مُصَادِقٌ لِکلَامِ آخِرِنَا؛ سخنی را که بر خلاف قرآن از زبان ما نقل شده، نپذیرید. ما اگر سخن بگوییم، موافق با قرآن و سنّت سخن می‏گوییم. ما از خدا و رسولش نقل می‏کنیم و نمی‏گوییم: فلان کس و فلانی گفت، تا کلام ما متناقض شود. سخن [امامِ] آخرین ما همانند سخن [امام] اوّل ما است و سخن اوّلینِ ما تصدیق‏کنندۀ سخن آخرین ما است». (إختیار معرفة الرجال: ص۲۲۵ شمارۀ ۴۰۱).


تفسیر روایی جامع (۱)
214

درس سیزدهم

بهره‏گیری از روایات تفسیری

اهداف درس

آگاهی از اهمّیت گردآوری روایات تفسیری؛

شناخت مفهوم توسعه یافته روایات تفسیری؛

به کارگیری شیوه نو در گردآوری روایات تفسیری.

درآمد

پیش‏تر گفته شد که برای رسیدن از مفهوم متن آیه به مقصود خدای متعال، به گردآوری قرینه‏های متنوّع و متعدّدی نیازمندیم. در درس پیشین، اوّلین دسته از قرینه‏های لفظی ناپیوسته را مطرح نمودیم. در این جا و تحت عنوان گام هشتم، به دومین دسته از قراین لفظی ناپیوسته، یعنی روایات تفسیری می‏پردازیم و اهمّیت و شیوه‏های بازیابیِ روایات مرتبط و ناظر را توضیح می‏دهیم.

گام هشتم: گردآوری روایات تفسیری

چنان‌که در درس پیشین گذشت، قرینه‏های لفظی ناپیوسته را معمولاً در کلام کسی می‏جوییم که گوینده متن اصلی است. استثنای این قاعده، پی‏جویی قرینه‏ها در کلام کسی است که سرچشمه دانش یا مبدأ اعتبارش با پدیدآورنده متن، یکسان باشد. بر این پایه،

  • نام منبع :
    تفسیر روایی جامع (۱)
    سایر پدیدآورندگان :
    عبدالهادی مسعودی
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 36729
صفحه از 311
پرینت  ارسال به