در دانش نوپای معنا و نشانهشناسی نیز سیاق، گسترهای وسیع دارد. گستردگیِ مفهوم سیاق نزد معناشناسان، از برشمردن گونههای متنوّع و متعدّد سیاق، آشکار میشود. ایشان گونههایی متفاوت برای سیاق بر شمردهاند، مانند: سیاق کاربردی، سیاق متنی، مقامی و روانی.۱ آنچه در این میان، بیشتر به کار تفسیر قرآن میآید، دو سیاق متنی و مقامی است که ما آنها را در دو بخش جداگانه توضیح میدهیم.
گفتنی است که سیاق کاربردی نیز گاه مؤثّر است. سیاق کاربردیِ یک عبارت، مجموعه شرایطی است که انجام دادن کار مقصود از عبارت را ممکن میکند. کمک خواستن، پرسیدن و تهدید کردن، هر یک شرایط ویژهای برای تحقّق خود دارند. این شرایط میتوانند ظهور و معنایی متناسب با خود، به کلام بدهند. دو آیه ذیل، نمونههایی نیکو برای بررسی این گونه سیاق هستند:
۰.(... اعمَلُوا مَا شِئتُم إِنَّهُ بِمَا تَعمَلُونَ بَصِیرٌ.۲
۰.هر چه مىخواهید، بکنید؛ که او به آنچه انجام مىدهید، بینا است).
۰.(ذُق إِنَّکَ أَنتَ العَزِیزُ الکرِیمُ.۳
۰.بچش، که تو همان ارجمند بزرگوارى!).
سیاق روانی نیز به معنای حالتهای روانیِ گوینده ـ مانند خشم و شادی ـ است که در پدیدآوردن متن و فهم معنای آن دخالت دارد.۴ ما میتوانیم این سیاق را در باره قرآن، به معنای ایجاد حالتی در سخن بدانیم که از لحن آن، به رخدادهای جانبی و فضای نزول آیه پی میبریم.
سیاق متنی
سیاق متنی، عبارت است از: نشانههای زبانیِ به کار رفته در کنار هم و در یک سخن؛ یعنی