به طور کامل و درست پیموده شود و آن گاه در یک بازنگری مجموعی، حاصل هر یک با دیگری در آمیخته شود و به صورت محصول نهایی عرضه گردد. در این روش میتوانیم شاهد پیوندی تکاملیافته میان تفسیر اجتهادی و تفسیر روایی باشیم؛ تفسیری که منبع اصلی آن روایات است، امّا به منابع دیگر نیز اعتنایی درخور دارد. همچنین هیچ یک از داشتههای نخستین، حتّی روایات تفسیری را بدون تحلیل و نقد، به فرایند تفسیر در نمیآورد. بر این پایه، میتوانیم تفسیری به دست دهیم که اجتهادی، جامع و مبتنی بر روایات باشد.
از آن جا که در باره شیوه فهم حدیث، آثاری مستقل نوشته و عرضه شده۱ و مجموعه دانشنامه قرآن و حدیث به عنوان یک نمونه بارز این شیوه، تدوین و در دسترس علاقهمندان قرار گرفته است، در این جا به اجمال، شیوه فهم قرآن و روش تفسیر روایی را ارائه میکنیم و به هنگام توضیح هر مرحله، نقش حدیث را در آن نشان میدهیم.
فرایند اجمالی
برای آشنایی با روش تفسیر روایی و پی بردن به مراحل آن، ابتدا به شکل کلّی و اجمالی، مراحل تفسیر رواییِ جامع را نام میبریم و سپس هر یک را توضیح میدهیم.
۱. قطعهبندی منطقیِ متن مورد تفسیر، متناسب با هدف مفسّر؛
۲. تشخیص اوّلیه مفهوم کانونی در میان قطعههای معنایی، برای تمرکز تحقیق روی قطعه اصلی متن؛
۳. واژهشناسیِ مفردات آیه، به ویژه واژههای اصلی؛
۴. اصطلاحشناسی، به ویژه اصطلاحهای مجازی؛
۵. ساختارشناسیِ آیه و فهم ترکیب نحوی و بیانیِ آیه؛
۶. سیاقشناسیِ متنی و مقامی، با تکیه بر روایات سبب نزول و اطلاعات تاریخی و محیطیِ مرتبط؛