متأخّران روایات را بر پایه سندشان، به چهار دسته صحیح، موثّق، حسن و ضعیف تقسیم کردند. برای سه دسته نخست، شرطهایی را تعریف نمودند و سپس روایتی را که سندش شرطهای سه دسته نخست را نداشت، ضعیف خواندند.
ضعیف بودنِ سند یک روایت، به معنای جعلی بودن سند و یا متن آن حدیث نیست؛ بلکه به این معنا است که ما طریق قابل اعتمادی به آن نداریم. بنا بر این، ممکن است چنین روایاتی واقعاً از معصوم علیه السلام صادر شده باشند و ما به هر دلیلی، از شناخت آن بازمانده باشیم.
کنار نهادن یکسر همه احادیث ضعیف، بدون آنکه هر مورد را جداگانه بررسی کنیم، ممکن است به حذف بخشی از روایات تفسیریِ صادر شده بینجامد.
به جای ردّ و انکار یکباره احادیث ضعیف، باید از شیوه تخریج کمک گرفت و برای تقویت سندیِ و مضمونی آنها کوشید.
پرسش و پژوهش
۱. کارآمدترین راه برای تقویت روایات تفسیریِ ضعیف السند چیست؟
۲. چرا انکار و ردّ یکسره روایات تفسیریِ ضعیف السند، نادرست است؟
۳. چرا با وجود روایات تفسیریِ ساختگی و تحریف شده، باز باید به احادیث تفسیریِ ضعیف السند مراجعه کرد؟
۴. گستره نقشآفرینی روایات ضعیف السند و معتبر السند را در فرایند تفسیر قرآن، با هم مقایسه کنید.