نکوهیده شده یا سلسله سندش ناشناخته باشد، ضعیف خوانده میشود. این در حالی است که گاه ممکن است نام یک راوی در اثر سهلانگاریِ نسخهبردار، دچار ابهام شود یا به دلیل حذف کلّ سند یا صدر آن یا اختصار سند، روایتی موثّق، به خبری مرسل و ضعیف تبدیل گردد. در مواردی نیز ممکن است اطلاعات رجالی ما از افراد واقع در سند، اندک باشد و آنها واقعاً راستگو و ثقه باشند.
حتّی در بدترین حالت، بر فرضِ دروغگو یا جاعل بودنِ یک راوی، نمیتوان نتیجه گرفت که تمام سخنان او دروغ است و همه احادیثی را که او نقل میکند، ساختگی و جعلی شمرد. راویای که میخواهد جعل حدیث کند و احادیث جعلیاش پذیرفته شود، باید در مجالس حدیثی شرکت کند، چندین حدیث درست و پسندیده نقل کند و چهره خوبی از خود به نمایش بگذارد تا بتواند در میان احادیث صحیح، چند حدیث جعلی هم نقل نماید. آدمهای دروغگو و فتنهجو، در همه سخنانشان دروغ نمیگویند؛ بلکه چند حرف درست و نادرست را کنار هم قرار میدهند و راست و دروغ را مخلوط میکنند تا مخاطب با شنیدن سخنان درست آنها، سخنان نادرستشان را نیز قبول کند. امام علی علیه السلام در رهنمودی ارزشمند، در باره چگونگی پیدایش فتنهها میفرمایند:
۰.... فَلَو أَنَّ اَلبَاطِلَ خَلَصَ مِن مِزَاجِ اَلحَقِّ لَم یخفَ عَلَی اَلمُرتَادِینَ، وَ لَو أَنَّ اَلحَقَّ خَلَصَ مِن لَبسِ اَلبَاطِلِ اِنقَطَعَت عَنهُ أَلسُنُ اَلمُعَانِدِینَ، وَ لَکن یُؤخَذُ مِن هَذَا ضِغثٌ وَ مِن هَذَا ضِغثٌ فَیمزَجَانِ فَهُنَالِک یستَولِی اَلشَّیطَانُ عَلَی أَولِیائِهِ….۱
۰.اگر باطل با حق نمیآمیخت، بر جویندگان حق پنهان نمیمانْد. و اگر حق به باطل پوشیده نمیگشت، زبان معاندان از طعن بریده میشد؛ ولی همواره پارهای از حق و پارهای از باطل فراهم شده، در هم آمیخته میشود. پس در چنین حالی است که شیطان بر دوستان خود مسلّط میشود….
به سخن دیگر، ضعیف بودن سند یک روایت، به معنای جعلی بودن سند و یا متن آن