115
تفسیر روایی جامع (۱)

همچنین، برخی عالمان از «حجّیت روایات آحاد تفسیری» سخن گفته‏اند و با بررسی آرا و دلایل هر رأی، بحثی درازدامن و فنّی‏ را سامان داده‏اند. ما در این جا تحلیلی را با استفاده از کتاب درآمدی بر تفسیر جامع روایی می‏آوریم. در این تحلیل، روایات تفسیری از نظر میزان اعتبار، به چهار دسته تقسیم شده‏اند:

۱. روایات تفسیری متواتر؛

۲. روایات دارای قرینه‌های اطمینان‌اور؛

۳. روایات دارای اسناد معتبر امّا فاقد قرائن اطمینان‌آور؛

۴. روایات فاقد اسناد معتبر و قرائن اطمینان‌آور.

پایه نظریِ این دسته‏بندی آن است که روایت تفسیری، یا برای مفسّر اطمینان می‏آورد و یا نمی‏آورد. این اطمینان گاه برخاسته از تواتر روایات است (دسته نخست) و گاه حاصل همراهی قرینه‏های اطمینان‌آور با روایت است (دسته دوم). بقیه روایات نیز اخباری هستند که اطمینان نمی‏آورند؛ یعنی نه متواترند و نه از همراهی قرینه‏ها بهره‏مندند. برخی از این روایات، سند صحیح و مقبولی دارند (دسته سوم) و برخی دیگر، سندشان نیز معتبر نیست (دسته چهارم).

اعتبار دسته اوّل و دوم، مقبول همگان است و از دسته چهارم نیز در درس بعدی سخن خواهیم گفت. پس آنچه در این جا مورد بررسی قرار می‏گیرد، دسته سوم است؛ یعنی روایاتی که سندشان صحیح یا مقبول است، ولی از قرینه‏ای که موجب اطمینان به صدور آن‏ها باشد، بی‏بهره‏اند.

پرسش اصلی این است: آیا روایاتی که سندشان مقبول است امّا اطمینان نمی‏آورند، در عرصه تبیین معارف قرآنی و به ویژه مباحث اعتقادی و کلامی آن، معتبرند یا نه؟

گفتنی است: اعتبار این دسته از روایات برای اثبات احکام فقهی که بر تعبّد بنا شده‌اند، تعبّد مورد تردید نیست؛ امّا در باره اعتبار آن‌ها در عرصه تفسیر، چند نظریه وجود دارد:

۱. اعتبار مطلق

شماری از عالمان معتقدند روایتی که سندش مقبول است، در همه جا اعتبار دارد.۱ اینان

1.. ر.ک: البیان فی تفسیر القرآن: ص۳۹۸؛ مدخل التفسیر: ص۱۷۴ ـ ۱۷۵؛ مجلّۀ تخصّصی دانشگاه علوم اسلامی رضوی: سال ۱ شمارۀ ۱ پاییز ۱۳۸۰ ص۱۴۲ ـ ۱۴۶ مقالۀ «کاربرد حدیث در تفسیر»، آیة اللّٰه‏ معرفت.


تفسیر روایی جامع (۱)
114

خبر واحد نیز دو گونه است: گاه قرائنی همراه خود دارد که زمینه‌ساز حصول اطمینان به صدور یا مضمون آن می‏شود.۱ چنین خبری «خبر واحد محفوف به قرینه»۲ خوانده می‏شود. و گاهی خبر رسیده به ما، فاقد چنین قرینه‏های اطمینان‏آوری است.

در این دسته‏بندیِ سه‌گانه، نقش اصلی به قرینه‏های اطمینان‌آور داده می‏شود و سند، تنها به عنوان بخشی یا گونه‏ای از قرینه‏ها، اهمّیت می‏یابد. به سخن دیگر، ممکن است روایتی با سند صحیح، به دلیل اطمینان نیافتن از آن، به عرصه تفسیر راه نیابد و بسی محتمل است که خبری با سندی ضعیف، به گردونه اعتبار در آید و به دلیل قرینه‏های گرداگردش و اطمینان حاصل از آن‏ها، در تفسیر قرآن به کار گرفته شود.

بر این پایه، در اعتبار اخبار متواتر و محفوف به قرائن که اطمینان‌آورند، اختلافی نیست؛ زیرا نوع انسان‌ها و عقلا، به این گونه اخبار توجّه می‏کنند و باورها و عملکردهای خود را بر آن‏ها بنیان می‏نهند. دین اسلام و شارع مقدّس نیز هیچ ردّ و انکاری نسبت به این سیره عقلایی نداشته و حتّی از این شیوه برای انتقال و ترویج آموزه‏های خود بهره گرفته است. از این رو، با توجّه به اطمینان نوعی نسبت به صدور محتوای این روایات، می‏توانیم در تفسیر قرآن به آن‏ها اعتماد و استناد کنیم. امّا در باره دسته سوم (یعنی روایاتی که فاقد قرینه‌های اطمینان‌آور هستند؛ خواه سندشان صحیح باشد یا نه)، در دانش اصول فقه بحث شده‏ است. در این دانش، با تعریف خاصّی از اعتبار و حجّیت۳ که متناسب با عرصه تکلیف و عمل است، اعتبار خبر واحد در حوزه احکام عملی، مورد مطالعه قرار گرفته است.

1.. این قرینه‏ها متعدّد و متنوّع‏اند. برخی از آن‏ها صدوری هستند (مانند وجود روایت در کتابی معتبر و یا داشتن سندی عالی و وجود بزرگان در سند) و برخی دیگر مضمونی (مانند مطابقت با قرآن و احادیث دیگر).

2.. یعنی قرینه‏ها گرداگرد آن را فرا گرفته‌اند.

3.. حجّیت، از نگاه برخی، به معنای «مُعـذِّریت و مُنـجِّزیت» است و منظور از آن، وجود ویژگی و صفتی در دلیل حکم است که اگر بنده‌ای به حکم عمل کرد و کشف خلاف شد، در پیشگاه خداوند معذور است و اگر بنده به حکم عمل نکرد، خداوند می‏تواند از او بازخواست کند؛ یعنی حکم در حقّ او ثابت و منجّز می‏گردد و حقّ تخلّف از آن را ندارد (ر.ک: أجود التقریرات: ج۲ ص۳۳۲). امّا برخی دیگر، نظریۀ «تتمیم کشف» را پذیرفته‏اند. یعنی حجّیت را به معنای کامل کردن کاشفیت ناقص دلیل می‏دانند؛ به شکلی که مشابه یک دلیل کامل و به گونۀ تعبّدی، قادر به کشف تام و اثبات مضمون خود باشد (ر.ک: منتهی الاصول: ج۲ ص۴۷۸).

  • نام منبع :
    تفسیر روایی جامع (۱)
    سایر پدیدآورندگان :
    عبدالهادی مسعودی
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 36533
صفحه از 311
پرینت  ارسال به