کرده است. جوزف فان اس. در عین تحقیقات همهجانبه و دقیق درباره جریانها و اندیشههای کلامی امامیه که برای نخستین بار در سال ۱۹۹۹م به چاپ رسید، توجهی به این بحث نشان نداده است.۱ به اعتقاد او، پدیده مهاجرت متکلمان که بهنوعی فرار مغزها بهحساب میآید، زمینهساز و سبب از رونق افتادن مراکز علمی پیشین همچون بصره و کوفه شد.۲ به تازگی محمد تقی سبحانی در ارائه طرح کلی کلام امامیه۳ و اکبر اقوام کرباسی در ارائه طرح کلی مدرسه کوفه۴ تنها اشارهای به زمینههای افول کردهاند.
به نظر میرسد متکلمان امامیه، پس از گریختن از بغداد، تحت تأثیر عامل سیاسی حکومت عباسی در کوفه بستر و جایگاه مناسبی برای ادامه فعالیت خویش نمیدیدند و هارون نیز در نهایت، تنها شانس باقیمانده متکلمان امامیه برای بسط آرائشان را از آنان گرفت. این مقاله به بررسی این زمینهها خواهد پرداخت؛ قرار گرفتن متکلمان در جناح اقلیت جامعه امامی، نوپدیدی علم کلام، خطاهای فکری در تنقیح مباحث کلامی و در نهایت، دشواریها و پیچیدگیهای ذاتی دانش کلام به مرور سبب کاستهشدن از نیروی متکلمان و انزوای آنان در جامعه امامی شد و ایجاد محدودیت سیاسی از سوی هارونالرشید بیشتر به مثابه تیر خلاص یا بهانهای جدّی برای به انزوا رفتن طولانی مدت کلام امامیه بود. بدین ترتیب کلام امامیه پیش از آنکه توسط عامل ظاهری سیاسی از دور خارج شود از سوی فرهیختگان امامیه بهنوعی به انزوا کشیده شد.
۱. متکلمان در انزوای جمعیتی
جناح متکلمان به این دلیل که از نظر جمعیت و مقبولیت در اقلیّت بودند بیشتر در معرض تهاجم قرار داشتند. دلیلی برای تردید در اینباره وجود ندارد که اصحاب حدیث که عموماً به لحاظ روشی در مقابل متکلمان قرار داشتند از جمعیت و البته، مقبولیتِ قیاس ناشدنی نسبت به متکلمان برخوردار بودند.۵
1.. فان اس.، علم الکلام، ج۱، ص۲۷۲-۴۰۴.
2.. همان، ج۳، ص۲۹.
3.. سبحانی، «کلام امامیه: ریشهها و رویشها»، ص۲۹.
4.. كرباسی، «مدرسه كلامی كوفه»، ص۵۳.
5.. شواهد و مستندات گرامی برای تقسیم جامعه امامی به دو جناح اكثریت، شامل همۀ گروهها و اقلیت، شامل جناح هشام بن حكم، ناكافی و دارای موارد نقض است. او در عین توجه به دو جریان مهم هشام بن حكم و هشام بن سالم، از قدرت و گسترۀ جریان فكری زرارة بن اعین غافل شده است (نک: گرامی، نخستین مناسبات فکری تشیع، ص۸۴). جالبتر این که او زراره (م حدود۱۵۰) را شاگرد هشام بن سالم كه در ردۀ بعد از اوست، تلقی کرده است (همان، ص۸۹).