مناقشهبرانگیز و مهم آن دوره بودهاند که حسن بن محبوب، برخی را بیواسطه از امام علیه السلام۱ و برخی را با واسطه از یاران و شاگردان امام - مانند مؤمن الطاق یا هشام بن سالم - نقل کرده است.۲
البته، شمار روایاتی از این دست که محدث - متکلمان - بیواسطه یا با واسطه - ناظر به مهمترین مسائل اعتقادی و اختلافی بین مذاهب دین نقل کردهاند، بیش از آن است که در یک مقاله بگنجد و از همینرو، تنها به چند نمونه، بسنده میشود.
نگاشتههای اعتقادی
رویکرد و شخصیت کلامی برخی از امامیه کمتر نمود داشته است و با دقت نظر در برخی زوایای فکری آن میتوان به رویکرد متکلمانه و دغدغههای اعتقادی آنان پی برد. افزون بر متکلمان نامآشنایی چون هشان بن حکم، در میان اندیشمندان امامیه آثار و نگاشتههای ناظر به حوزه کلام از مهمترین شاخصههاییاند که به خوبی از گرایشها و تلاشهای اعتقادی متکلمان پرده بر میدارند.
برای نمونه، محمد بن ابیعمیر از برجستهترین فعالان حوزه کلام است که نگاشتههای او از تلاش بسیار او در زمینه کلام و اعتقادات حکایت دارد. ابو احمد محمد بن ابی عمیر از سرشناسان اصحاب امامیه بود که در میان مخالفان نیز شناخته شده بود. دوران زندگی او همزمان با دوره حیات پربرکت چهار امام معصوم - یعنی امام صادق، امام کاظم، امام رضا و امام جواد علیهم السلام - بود و تردیدی در شاگردی او نزد دستکم سه امام بزرگوار نیست؛ اما سندی از شاگردی او نزد امام جواد علیه السلام یافت نشد. تقوا، عبادت و تبحر علمی او زبانزد بود و در دو مرحله - به بهانه نپذیرفتن منصب قضا - به فرمانِ هارون و مأمون دستگیر و در هر بار به مدت چهار سال، زندانی و شکنجه شد.۳ نام او در کنار نام حسن بن محبوب به عنوان یکی از شش نفر آخر اصحاب اجماع دیده میشود. نکته جالب این است که برخی او را اَفقه، اصلح و افضل از یونس بن عبدالرحمان دانستهاند.۴