65
جستارهایی در مدرسه کلامی کوفه

ابوسهل نوبختی کتابی با عنوان کتاب الرد علی المجبره فی المخلوق والاستطاعة۱ دارد که شاید مخالف دیدگاه هشام باشد. به نظر می‌رسد از آنجا که مجبره به استطاعت مع الفعل قائل بوده‌اند،‌ این کتاب نیز در پی ردّ استطاعت مع الفعل است.۲

نوبختیان در مباحث دیگری نیز هم‌رأی با هشام بن حکم بوده‌اند. از جمله می‌توان به انکار و ردّ تحدیث و الهام به ائمه علیهم السلام۳، رد امکان معجزه برای غیر انبیاء۴، چیستی انسان و اعتقاد به روح۵ اشاره کرد. اندیشه هشام در مورد اخیر از سوی شیخ مفید نیز پی گرفته شد.۶

جمع‌بندی

هشام بن حکم از متکلمان متقدمِ امامی است که تلاش کرد تا کلام امامیه را بر پایه سخنان ائمه اطهار علیهم السلامتدوین کند. جایگاه و سیطره فکری او چنان بود که جمعی از امامیه آن دوره را با خود همراه کرد. البته، برخی اندیشه‌های هشام در همان دوره خودش با مخالفت جریان‌های دیگر امامیه روبه‌رو شد. ائمه اطهار علیهم السلامنیز در عین تمجیداتی که از هشام کرده‌اند، گاه به برخی اندیشه‌ها و سخنان او خرده گرفته‌اند.

در واپسین سال‌های حکومت هارون‌الرشید، سخت‌گیری‌های حکومت نسبت به امامیه شدت گرفت و همین سبب افول کلام امامیه شد. با این حال، در این دوره می‌توان برخی متکلمانِ امامی مسلک را یافت که به اندیشه‌ها و جریان کلامی هشام بن حکم تعلق خاطر داشته‌اند. نسل نخستِ شاگردان هشام بن حکم، هرچند در بیشتر موارد با اندیشه‌های هشام توافق دارند و حتی در متونی مانند مقالات الاسلامیین با عنوان «اصحاب هشام بن حکم» از آنها یاد شده است، اما گاه به اصلاح برخی اندیشه‌های وی نیز پرداخته‌اند؛ برای مثال، می‌توان به کنار گذاشتن تجسیم معنوی و بسنده‌کردن به تجسیم لفظی اشاره کرد.

1.. شیخ طوسی، الفهرست، ص۱۲؛ نجاشی، فهرست، ص۳۳.

2.. با توجه به این که ابوسهل نقدی بر دیدگاه معتزله در بحث خلق اعمال ندارد و در عناوین کتاب‌های او تلاشی برای اثباتِ موضع هشام بن حکم در این بحث نمی‌بینیم، نمی‌توان ادعا کرد که او با هشام در این بحث هم‌رأی بوده است.

3.. شیخ مفید، اوائل المقالات، ص۶۹-۷۰.

4.. همان، ص۶۸- ۶۹.

5.. شیخ مفید، المسائل السرویه، ص۵۸- ۵۹.

6.. همان.


جستارهایی در مدرسه کلامی کوفه
64

بزرگ امامیه دانست، که ابتدا معتزلی بوده و سپس به امامیه گرویده است. او پس از گرایش به امامیه بر ضد معتزله کتاب فضیحة المعتزله را نوشت و این یکی از دلایل اتهام او به الحاد از سوی معتزله بوده است.۱

برخی از اعتقاداتی که به وی نسبت داده می‌شود، مشابه عقاید هشام بن حکم است؛ جز بحث امامت که می‌توان به مشابهت اندیشه او درباره علم خداوند با هشام بن حکم اشاره کرد. به اعتقاد ابن راوندی هر موجودی «شیء» و هر شییی «موجود» است؛۲ به عبارت دیگر، هر چه موجود نیست، شیئیت ندارد و نباید به آن شیء گفت. بنا بر این دیدگاه، ممکن نیست خداوند به اموری که موجود نیستند، عالم باشد. ابن راوندی برای حل این اشکال گفته است که علم ازلی خداوند به اشیاء به این معناست که خداوند از ازل می‌دانست که این اشیاء وجود پیدا خواهند کرد.۳

چنان‌که پیش‌تر گفته شد، هشام بن حکم نیز معتقد بود که علم خداوند تنها به اشیای موجود، تعلق می‌گیرد. در بحث استطاعت نیز - بنا به گفته اشعری - ابن راوندی همانند هشام، استطاعت را مع‌الفعل می‌دانست.۴

متکلم دیگر ابوعیسی وراقِ بغدادی است. وی نیز مانند ابن راوندی از معتزلیانی است که به امامیه پیوسته است. وی به‌جز امامت در بحث استطاعت نیز پیرو دیدگاه هشام بن حکم بوده است.۵

ابومحمد حسن بن موسی و ابوسهل اسماعیل بن علی بن اسحاق نوبختی از متکلمان امامی در اواخر سده سوم و اوائل سده چهارم‌اند که آنان نیز در برخی مباحث کلامی دیدگاهی مشابه هشام بن حکم دارند.۶ البته، این تأثیرپذیری به معنای پیروی مطلق نیست، بلکه گفته شده که ابومحمد گاه به نقد دیدگاه‌های هشام نیز می‌پرداخت.۷ ابومحمد حسن بن موسی در بحث استطاعت با هشام هم‌رأی بوده و حتی کتابی در تأیید دیدگاه هشام نوشته اشت.۸ با این حال،

1.. زریاب، ابن راوندی، ص۵۳۴- ۵۳۵.

2.. اشعری، مقالات الاسلامیین، ص۱۶۰.

3.. همان، ص۱۵۹.

4.. همان، ص۲۳۰-۲۳۱.

5.. آمدی، ابکار الافکار، ج۲، ص۲۹۶.

6.. قاضی عبدالجبار بر این مطلب تصریح کرده که نوبختیان از اندیشه‌های هشام بهره گرفته‌‌اند (نک: قاضی عبدالجبار، المغنی، ج۲، ص۵۵۱).

7.. قاضی عبدالجبار، المغنی، ج۲، ص۵۵۱.

8.. نجاشی، فهرست، ص۶۳.

  • نام منبع :
    جستارهایی در مدرسه کلامی کوفه
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران؛ زیر نظر محمدتقی سبحانی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 35763
صفحه از 572
پرینت  ارسال به