اعتقادی به این تفاوت ندارند. آنها معتقدند که ائمه نیز مانند انبیاء میتوانند فرشته را با چشم خود ببینند. برخی از آنها تحت تأثیر همین آموزه امام را آشکارا نبی خواندند و برخی دیگر سخنی از نبوت ائمه علیهم السلام مطرح نکردند. برای مثال، افرادی مانند ابوالخطاب بنا به گفته روایات، بهدلیل عدم درک صحیح از ارتباط امام با ملائکه معتقد به نبوت ائمه علیهم السلام شد. با این حال برخی دیگر مانند ابوبصیر هرچند هیچ تفاوتی در ارتباط ائمه علیهم السلام و انبیاء در ارتباط با ملائکه قائل نبودند، ولی ائمه علیهم السلام را نبی نخواندند. در روایت ابوبصیر علم ائمه علیهم السلام به سه شکل تبیین شده است: ۱) مشاهده (دیدن با چشم) خلقی که از جبرئیل و میکائیل نیز عظیمتر است؛ ۲) الهام در قلب؛ ۳) شنیدن صدا.۱ در روایت دیگری که از ابن ابی حمزه از امام صادق علیه السلام نقل شده است، بهجای مشاهده در بیداری از دیدن در خواب سخن گفته شده است.۲
سخن معلی بن خنیس هم که اوصیاء را پیامبر میدانست، باید در این سیاق تحلیل شود؛ وی نیز تفاوتی میان امام و نبی در نوع رابطه با فرشتگان قائل نبوده است؛ در حالی که عبداللّه ابن ابی یعفور این ارتباط را متفاوت میدانسته است.
در برخی روایات بهجای ارتباط امام با فرشته، از روحی اعظم من الملائکه سخن گفته شده است که بر پیامبر نازل شده است و همچنان در زمین قرار دارد و ائمه علیهم السلام را حفظ میکند و آنچه را نمیدانند به آنها خبر میدهد.۳ البته، در برخی از این روایات تصریح شده که امام روح را میبیند؛۴ در حالی که در برخی دیگر سکوت شده یا حتی ارتباط امام با روح از نوع الهام و تحدیث عنوان شده است.۵
اشاره به این بحث از آنروست که روایات مرتبط با این بحث به سه شکل نقل شده است:
۱. برخی از این روایات، نوع ارتباط امام را با این روح از سنخ تحدیث و الهام میدانند و تأکید
1.. صفار، بصائرالدرجات، ص۲۳۱.
2.. همان، ص۲۳۲.
3.. (کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۲۷۱- ۲۷۲). همچنین در روایات مربوط به نزول روح در شب قدر از این روح سخن گفته شده است: نک: کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۲۴۲- ۲۵۳؛ صفار، بصائرالدرجات، ص۴۶۰- ۴۶۳ و ۲۳۱- ۲۳۳.
4.. صفار، بصائر الدرجات، ص۲۳۱- ۲۳۳.
5.. برای مثال، محمد بن مسلم، زراره (نک: بصائرالدرجات، ص۴۵۷) یا حمران بن اعین (نک: بصائرالدرجات، ص۴۵۱-۴۵۲) چنین روایاتی را نقل کردهاند، اما سخنی از دیدن روح به میان نیاوردهاند.