521
جستارهایی در مدرسه کلامی کوفه

آنچه از هشام بن حکم در روایات موجود در منابع امامیه به‌جا مانده نیز با این سخن تعارض ندارد و حتی مؤید آن نیز هست. در گزارشی که در کتاب اصول کافی از مناظره هشام با مرد شامی نقل شده است، هشام امام صادق علیه السلام را از امور مربوط به آسمان و زمین آگاه می‌داند و البته، تأکید می‌کند که این علم را از پیامبر اکرم صلی الله علیه و الهبه ارث برده است.۱ در گزارشی دیگر هم که هشام به نقل از امام صادق علیه السلام ائمه علیهم السلام را عالم به کتب انبیای گذشته می‌داند، بر این نکته تأکید شده است که این کتب به وراثت به ایشان رسیده است.۲ به‌جز این موارد هیچ شاهد دیگری در منابع امامیه درباره دیدگاه هشام در این مسئله وجود ندارد؛ بنابراین، شواهد موجود نه‌تنها در تعارض با گزارش اشعری نیست، بلکه مؤید آن هم هست.

سدیر صیرفی نیز از دیگر اصحاب امام صادق علیه السلام است که آشکارا منکر هرگونه تحدیث یا الهام برای ائمه علیهم السلام می‌شود. البته، وی توارث و علم الکتاب را منبع علم ائمه علیهم السلام می‌داند. روایات بسیاری از او در مسئله علم امام نقل شده است. در روایتی به نقل از امام صادق علیه السلام همه منابع علم امام به‌جز علم الکتاب را انکار کرده است: «سدیر گوید: نزد امام صادق علیه السلام رفتم و درباره اختلاف شیعیان در مسئله علم ائمه علیهم السلام با ایشان گفت‌وگو کردم و به ایشان گفتم: گروهی می‌گویند امام آنچه را برای هدایت مردم نیاز دارد به گوشش گفته می‌شود و برخی گویند به او وحی می‌شود و عده‌ای قائل‌اند به قلبش الهام می‌شود و دیگری گوید: در خواب بیند و عده‌ای نیز معتقدند که از روی نوشته‌های برجای‌مانده از اجدادشان فتوا می‌دهند. حال کدام یک از این تعبیرات صحیح است؟ امام فرمود: هیچکدام ‌ای سدیر! ما حجت خداوند و امنای او بر بندگانش هستیم و حلال و حرام را از کتاب خداوند می‌گیریم.۳

هرچند در این روایت تنها از علم به حلال و حرام سخن گفته شده است، ولی در روایات دیگرِ سدیر در هیچ جا الهام و تحدیث پذیرفته نشده است. گذشته از آن روایات وی بیانگر آن است که مصدر علم غیب ائمه علیهم السلام توارث از رسول اکرم صلی الله علیه و الهو علم الکتاب است.۴

1.. کلینی، الکافی، ج‌۱، ص‌۱۷۳.

2.. این که مقصود از وراثت، وراثت فیزیکی (به ارث رسیدن کتب انبیای گذشته یا جفر و جامعه و ...) باشد یا معنوی (مانند این که گفته شده است که پیامبر هزار باب علم را بر امام علی علیه السلامگشود که از هر دری هزار در دیگر گشوده شد ...) تأثیری در بحث ما ندارد. هر کدام از این فرض‌ها که در نظر گرفته شود، امام علیه السلامارتباطی با فرشتگان نخواهد داشت (کلینی، الکافی، ج‌۱، ص‌۲۲۷).

3.. قاضی نعمان، دعائم الاسلام، ج‌۱، ص‌۵۰.

4.. کلینی، الکافی، ج‌۱، ص‌۲۵۷.


جستارهایی در مدرسه کلامی کوفه
520

۱. گروهی با تأکید بر ختم نبوت هرگونه ارتباطی میان امام و فرشتگان را نفی کردند و علم ائمه علیهم السلام را برگرفته از پیامبر صلی الله علیه و اله دانستند.

۲. گروهی دیگر از سویی سعی کردند، بر ختم نبوت تأکید کنند و از سوی دیگر علاقه‌مند بودند که امام را از علوم آسمانی و ارتباط با فرشتگان بهر‌ه‌مند بدانند و به همین دلیل از الهام و تحدیث در برابر وحی استفاده کردند. در نظرِ این گروه، امام تنها صدای فرشته را می‌شنود، برخلاف پیامبر علیهم السلام که او را نیز می‌بیند.

۳. گروهی دیگر نیز در میان اصحاب ائمه علیهم السلام وجود داشتند که پا را از این هم فراتر گذاشته و معتقد بودند امام هم صدای فرشته را می‌شنود و هم او را می‌بیند. در ادامه، به تفصیل به بررسی هر کدام از این جریانات می‌پردازیم.

گروه نخست: نفی الهام

از جمله افراد این گروه، می‌توان به هشام بن حکم، سدیر صیرفی، یونس بن عبدالرحمن و فضل بن شاذان اشاره کرد.

هر چند آنچه از هشام بن حکم(م۱۹۹ق) موجود است، به‌خوبی بیانگر دیدگاه او نیست، ولی با تحلیل درستی از شواهد موجود، می‌توان به نظر او پی برد. اشعری(م۳۲۴ق) در مقالات الاسلامیین گزارشی از دیدگاه هشام بن حکم درباره عصمت ائمه علیهم السلام ارائه داده است که می‌تواند ما را به دیدگاه او درباره علم نیز ره بنماید. بنا به گفته او، هشام بن حکم معتقد بود که امام باید معصوم باشد؛ چرا که امامان برخلاف پیامبران به وحی متصل نیستند و ملائکه بر آنها نازل نمی‌شوند. پس برای محافظت از گناه و خطا باید معصوم باشند.۱ کارکردی که در نظر هشام برای وحی بیان شده (یعنی نگهداری انسان از خطا و گناه) و امام فاقد آن دانسته شده است، اختصاص به وحی ندارد؛ بلکه تحدیث (سخن گفتن فرشته با امام) و الهام (القاء به قلب) را نیز در بر می‌گیرد؛ چرا که برای نگهداری امام از خطا و گناه نیازی نیست که امام فرشته را ببیند؛ بلکه همین که فرشته با او سخن بگوید نیز کافی است؛ بنابراین، می‌توان به این نکته پی برد که بنا به نظر اشعری از دیدگاه هشام فرقی بین تحدیث و الهام با وحی نیست و امامان فاقد این ویژگی‌ هستند و به همین دلیل باید معصوم باشند.

1.. اشعری، مقالات الاسلامیین، ص‌۴۸.

  • نام منبع :
    جستارهایی در مدرسه کلامی کوفه
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران؛ زیر نظر محمدتقی سبحانی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 35633
صفحه از 572
پرینت  ارسال به