517
جستارهایی در مدرسه کلامی کوفه

فضای فکری اصحاب و پرسش‌های فکری آنها درباره این جایگاه است.

در روایات امامیه انسان‌ها به سه دسته تقسیم شده‌اند: ۱) عالم؛ ۲) متعلم؛ ۳) غثاء.۱ مقصود از غثاء، خس و خاشاک و کفی است که بر روی سیلاب به این سو و آن سو می‌رود.۲ در برخی روایات به‌جای کلمه غثاء از همج رعاع استفاده شده است که آن نیز همین معنا را به دست می‌دهد.۳ درباره دو گروه اخیر سخنی وجود ندارد؛ بنابراین، مهم آن است که بدانیم «عالم» در متنِ این روایت، به چه کس یا کسانی اطلاق شده است. توجه به روایات دیگر می‌تواند ما را به این پاسخ نزدیک کند.

در روایتی از امام صادق علیه السلاماین سه گروه این‌طور معرفی شده‌اند: «ما عالِم، شیعیانمان متعلم و دیگر مردمان غثاء هستند».۴ در روایتی دیگر از امام صادق علیه السلامعالمان، وارثان انبیاء دانسته شده‌اند؛ به این معنا که عالمان، احادیث و سخنان انبیاء را به ارث می‌برند و در پایان روایت، ائمه علیهم السلام مصداق واقعی این عالمان عنوان شده‌اند.۵ همچنین از امام علی علیه السلام نقل شده است که مرجع مردم بعد از پیامبر صلی الله علیه و الهسه گروه بود: ۱) گروهی از مردم به عالمی که توسط خداوند در مسیر هدایت قرار گرفته و با تعلیم الهی از علوم دیگران بی‌نیاز است، رجوع کردند؛ ۲) گروهی دیگر به جاهلی که مدعی علم است مراجعه کردند؛ ۳) گروه سوم، به کسی مراجعه کردند که علم خود را از عالم واقعی آموخته است.۶

دو روایت نخست، ائمه علیهم السلام را مصداق واقعی عالم دانسته‌اند. روایت سوم با کمی تفاوت همان تقسیم‌بندی پیشین را در بین مردم ارائه کرده است. البته این روایت، عالم را کسی معرفی می‌کند که توسط خداوند در مسیر هدایت قرار گرفته و با تعلیم الهی از علوم دیگران بی‌نیاز شده است. نکته نهفته در این روایت، توجه به منبع علم و اهمیت آن در تعریف عالِم است. در روایتی دیگر امام باقر علیه السلامبر این نکته تأکید می‌کنند که مؤمنان باید علمشان را از حاملان علم بیاموزند نه

1.. کلینی، الکافی، ج‌۱، ص‌۳۴.

2.. فراهیدی، العین، ج‌۴، ص‌۴۴۰.

3.. ابن شعبه حرانی، تحف العقول، ص‌۱۷۰.

4.. کلینی، الکافی، ج‌۱، ص‌۳۴.

5.. همان، ص‌۳۲.

6.. همان، ص‌۳۳- ۳۴.


جستارهایی در مدرسه کلامی کوفه
516

که این افراد این سخنان را نشان‌دهنده کوتاهی آنها نسبت به مقامات ائمه علیهم السلام دانسته‌اند و مدرسی آنها را نماینده تفکر اعتدالی شیعه می‌داند.

در ادامه سعی خواهیم کرد با تبیینی از جریانات کلامی امامیه در مسئله علم امام در دوره حضور، بدون هیچ‌گونه داوری درباره این‌که کدام دیدگاه مصداق تقصیر و کدام مصداق غلو است، به این پرسش پاسخ دهیم که آیا آنچه برخی از سخنان عبداللّه‌ بن ابی یعفور فهمیده‌اند، درست است یا خیر؟ به بیان دیگر، آیا اصطلاح «علماء ابرار اتقیاء» ناظر به نفی مقام عصمت و علم خطاناپذیر ائمه علیهم السلاماست یا این که این اصطلاح در سخنان وی و همفکرانش معنایی دیگر دارد؟

پیش از ورود به بحث اصل گزارش کشّی را نقل می‌کنیم:

... عن أبی العباس البقباق، قال تدارأ ابن أبی یعفور ومعلى بن خنیس، فقال ابن أبی یعفور الأوصیاء علماء أبرار أتقیاء وقال ابن خنیس الأوصیاء أنبیاء، قال فدخلا على أبی عبداللّه علیه السلام قال، فلما استقر مجلسهما، قال، فبدأهما أبوعبداللّه علیه السلام فقال یا عبداللّه ابرأ ممن قال إنا أنبیاء»؛۱ ابوالعباس بقباق چنین نقل می‌کند که ابن ابییعفور و معلی بن خنیس اختلاف پیدا کردند. ابن ابی یعفور می‌گفت اوصیا علماء ابرار اتقیاء هستند، در حالی که معلی بن خنیس می‌گفت اوصیاء انبیاءاند. ابوالعباس می‌گوید که آنها نزد امام صادق علیه السلام رفتند. هنگامی که مجلس برپا شد، امام پیش از‌ آنها شروع به سخن کرد و فرمود: ‌ای عبداللّه‌ (ابن ابی یعفور) هر کس ما را نبی بداند، از او بیزاریم.

مصداق عالم در روایات شیعه

اصطلاح «عالِم» از اصطلاحاتی است که به طور خاص از دوره امام باقر علیه السلام به بعد در سخنان ائمه علیهم السلام و اصحاب ایشان رواج پیدا کرده است. هرچند پیش از این دوره نیز می‌توان به موارد اندکی از این اصطلاح در روایات دست یافت، ولی در هیچکدام از این موارد به تبیین معنایی آن پرداخته نشده است.۲ در صورتی که از این دوره به بعد نوع روایات به گونه‌ای است که نشان‌دهنده

1.. شیخ طوسی، اختیار معرفة الرجال، ص‌۲۴۶.

2.. برای مثال، می‌توان به سخن حضرت علی علیه السلاممبنی بر این که انسان‌ها سه گروه‌اند: عالم، متعلم و همج رعاع اشاره کرد (ابن شعبه حرانی، تحف العقول، ص‌۱۷۰). البته، تنها یک روایت از امام سجاد علیه السلام مبنی بر این که علم امام علی علیه السلامبه تحدیث از سوی ملائکه بوده، در منابع نقل شده است (کلینی، الکافی، ج‌۱، ص‌۲۷۰).

  • نام منبع :
    جستارهایی در مدرسه کلامی کوفه
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران؛ زیر نظر محمدتقی سبحانی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 35861
صفحه از 572
پرینت  ارسال به