او در مقابل زید بن علی تبیینی برای ادعای خویش میآورد که بازگشت آن به نگاه عقلمدار اوست. او میگوید: «اگرخدا را روی زمین حجتی (غیر از تو) باشد، پیرو او نجات یافته و خروج کننده با تو هلاک شده است؛ و اگر امامی از جانب خداوند در روی زمین نباشد، پس پیروی و ناپیروی از تو یکسان است».۱
قبح عقلیِ عدم رعایت شأن و منزلت اجتماعی خویشتن، پایهای است که مؤمن الطاق به وسیله آن خود را از کمند سؤال ابوحنیفه میرهاند. ابوحنیفه در پاسخ به مؤمن الطاق که متعه را حلال دانسته میگوید: «پس زنان خود را امر کن متعه شوند و از این طریق کسب در آمد کنند» و در مقابل ابوجعفر پاسخ میدهد: «مقام و موقعیت افراد باید ملاحظه شود و انجام هر کار حلالی مناسب شؤون و موقعیت هر کس نیست».۲
موارد فراوان دیگری از کاربست تلاشهای عقلی در گفتار مؤمن الطاق قابل استحصال است، اما از آنجا که این تلاشها عمدتاً در عرصه کارکرد دفاعی عقل صورت یافته، ذیل مباحث آتی از آن بحث خواهیم کرد.
در هر حال آنچه تا اینجا مطرح شد بیش از همه، رفتار کلامی ابوجعفر در عرصه تبیین و اثبات را نشانه گرفته بود تا نشان دهد که او از عقل بهنیکویی در تبیین دادههای وحیانی بهره میگرفته است؛ اما در کنار به دست دادن تبیینهای خِرَدپسند از معارف و اعتقادات، انبوه مناظرات و تلاشهای ابوجعفر برای نقد تفکر مقابل، آنهم با رویهای که پیروز میدان مناظره باشد، نشان میدهد که وی در ساحت کلام دفاعی نیز یکهتاز است. او به واقع مناظری چیرهدست است که اصول و فنون مناظره را بهخوبی آشناست و بهنیکویی در فعالیتهای کلامی خویش از آنها بهره میگرفته است.۳ قدرت درگیری مؤمن الطاق با اندیشههای رقیب، آن هم با منطق جدلی - احتجاجی، بهنیکویی خود را در مناظرههای ابوجعفر نمایانده است. به نظر میرسد منطق جدلی - احتجاجی مؤمن الطاق در مجادلات کلامی، مهمترین ویژگی روششناختیِ اوست که وی را از برخی متکلمان همدوره خویش ممتاز میکند.