495
جستارهایی در مدرسه کلامی کوفه

برای قتلش طراحی شده بود می‌رهاند.۱

تسلط ابوجعفر بر قرآن و علوم آن در بسیاری از مناظراتش یاری‌گر اوست. وی در پاسخ به ابوحنیفه که با استشهاد به آیات سوره معارج۲ معتقد است متعه حرام است؛ پاسخ می‌دهد که این سوره مکی است و حال آن‌که آیه متعه۳ مدنی است و پر واضح است که آیات مکی نمی‌توانند ناسخ آیات مدنی باشند.

او برای دفاع از خویش هم به آیات قرآن تمسک جسته است. مشهور است روزی ابوحنیفه با اصحاب خود جمع بودند که ناگاه متوجه ‌مؤمن الطاق شدند، در این حین به اصحاب خویش گفت: «قد جائکم الشیطان» و ابوجعفر در پاسخ رو به وی و اصحابش کرد و این آیه را قرائت کرد: (أَ لَمْ ‌‌تَرَ أَنَّا أَرْسَلْنَا الشَّیاطینَ عَلَى الْکافِرینَ تَؤُزُّهُمْ أَزًّا).۴

نمونه‌های فراوان دیگری هم از مناظرات ‌مؤمن الطاق وجود دارد که در مجموع نشان می‌دهد ابوجعفر با تسلط به قرآن و اقتناص آیاتی که از جهت اعتقادی - مستقیم یا غیرمستقیم - می‌تواند مورد استدلال قرار گیرد مباحث خود را غنا می‌بخشد و از آیات آن در تبیین، اثبات و دفاع از اعتقادات خویش بهره می‌جوید.

ب) سنت نبوی

چگونگی استفاده ‌مؤمن الطاق از نص و ظاهر قطعی قرآن در مناظره‌هایش به تصویر گذاشته شد، اما همین روش در بهره‌جویی از روایات، در منهج کلامی ابوجعفر هم قابل واکاوی است.

نقل حدیث یکی از پرکاربردترین شیوه‌هایی است که در کشف، فهم، تبیین، استدلال، اثبات و دفاع در حوزه کلام به کار می‌آید. گرچه به کارگیری حدیث در کلام، متوقف بر اثبات پیش‌فرض‌هایی چون حقانیت حضرت رسول صلی الله علیه و اله‌و امامت اهل‌بیت علیهم السلاماز راه عقل و قرآن، اثبات

1.. مرزبانی خراسانی، مختصر أخبار شعراء الشيعة، ص‌۸۸-۹۰.

2.. احتمالاً منظور ابوحنیفه، این آیات از سورۀ مبارکه معارج باشد: (وَالَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ إِلَّا عَلىَ أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانهُمْ فَإِنهَّمْ غَيرْ مَلُومِينَ)؛ «و كسانى كه دامن خود را حفظ مى‏كنند، مگر بر همسران خود يا كنيزانشان كه [در اين صورت‏] مورد نكوهش نيستند» (ترجمۀ فولادوند).

3.. منظور آیۀ ۲۴ سورۀ نساء است.

4.. «آيا ندانستى كه ما شيطان‌ها را بر كافران گماشته‏ايم تا آنان را [به گناهان‏] تحريک كنند؟» (سورۀ مریم، آیۀ۳)، (ترجمۀ فولادوند).


جستارهایی در مدرسه کلامی کوفه
494

که در لیلة المبیت در فِراش رسول خدا صلی الله علیه و اله‌ خوابیده نه آن کس که با او در غار همراهی ‌کرده است.

آری، ابوجعفر گرچه به تصریح از آیات قرآن در این استدلال‌ها استفاده نکرده، اما تمام مقدمات استدلال او بر افضلیت حضرت علی علیه السلامبرگرفته از این کتاب آسمانی است.

تسلط ابوجعفر بر فضایل امیرالمؤمنین علیه السلامدر قرآن واقعاً تحسین برانگیز است. او در همان مناظره با ابن ‌ابی‌خدره، تمام ادله خود مبنی بر افضلیت ابوبکر نسبت به علی علیه السلامرا بر پایه آیات از قرآن ابطال می‌کند.

از دیگر ویژگی‌های منهج کلامی ‌مؤمن‌ الطاق، آن است که پس از اثبات موضوعی آن را با آیات قرآن تأیید می‌کرد و موافقت آن را با قرآن اعلام می‌دارد. او حتی از آیات قرآن به‌مثابه مؤیّد بر گفتارهای عقلی خویش هم بهره جسته تا از این رهگذر راه را بر خصم خویش ببندد. ابوجعفر پس از اقامه دلیل عقلی بر لزوم اطاعت از حضرت علی علیه السلامبه آیه ۳۵ سوره یونس اشاره می‌کند که می‌فرماید: (أَفَمَن یهَدِى إِلىَ الْحَقّ أَحَقُّ أَن یتَّبَعَ أَمَّن لَّا یهَدِّى إِلَّا أَن یهُدَى‏ فَمَا لَکُم کَیفَ تحَکُمُونَ)۱ و ادعا می‌کند که این آیه نیز انسان‌ها را به حکم عقلیِ مورد استنتاج وی رهنمون است.

او در پاسخ به فردی از نواصب که مدعی بود علی‌بن‌ابی‌طالب علیه السلامخلیفه اول و دوم را به‌عنوان امیرالمؤمنین صدا می‌کرده‌اند و از صدق یا کذب این گفته جویا می‌شد؛ با تنظیم یک قیاس تمثیل به آیه ۲۳ از سوره ص ‌تمسک می‌کند که می‌فرماید: (إِنَّ هذا أَخی‏ لَهُ تِسْعٌ وَتِسْعُونَ نَعْجَةً وَلِی نَعْجَةٌ واحِدَةٌ فَقالَ أَکْفِلْنیها وَعَزَّنی‏ فِی الْخِطابِ)۲ و پاسخ را به حکمی که پرسش‌گر درباره صدق و کذب گفته این دو برادر(ملک) در آیه ابراز می‌دارد احاله می‌کند. داستان از این قرار است که دو فرشته‌ای برای امتحان بر داوود نبی (علی ‌نبینا و آله ‌و علیه‌السلام) داخل شدند و یکی از آنها خطاب به حضرت داوود گفت: «این برادر من است که نود و نه میش دارد و من یکی بیش ندارم». ‌مؤمن الطاق با طرح این پرسش که آیا این دو فرشته راست‌گو بودند یا دروغ‌گو؟ بر او چیره می‌شود.۳ نقل است او با کاربست همین آیه در مقابل هارون الرشید، جان خویش را از دامی که

1.. «آيا كسى كه به سوى حقّ رهبرى مى‏كند سزاوارتر است مورد پيروى قرار گيرد يا كسى كه راه نمى‏يابد مگر آنكه هدايت شود؟ شما را چه شده، چگونه داورى مى‏كنيد؟» (سوره يونس، آیۀ ۳۵)، (ترجمۀ فولادوند).

2.. «اين [شخص‏] برادر من است. او را نود و نه ميش و مرا يك ميش است و مى‏گويد: آن را به من بسپار و در سخنورى بر من غالب آمده است» (سورۀ ص، آیۀ ۲۳)، (ترجمۀ فولادوند).

3.. ابن شهر آشوب، مناقب آل ابي طالب، ج‌۱، ص‌۲۳۵؛ همچنین نک: مجلسی، بحار الانوار، ج‌۲۹، ص‌۴۴۶.

  • نام منبع :
    جستارهایی در مدرسه کلامی کوفه
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران؛ زیر نظر محمدتقی سبحانی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 35513
صفحه از 572
پرینت  ارسال به