برای قتلش طراحی شده بود میرهاند.۱
تسلط ابوجعفر بر قرآن و علوم آن در بسیاری از مناظراتش یاریگر اوست. وی در پاسخ به ابوحنیفه که با استشهاد به آیات سوره معارج۲ معتقد است متعه حرام است؛ پاسخ میدهد که این سوره مکی است و حال آنکه آیه متعه۳ مدنی است و پر واضح است که آیات مکی نمیتوانند ناسخ آیات مدنی باشند.
او برای دفاع از خویش هم به آیات قرآن تمسک جسته است. مشهور است روزی ابوحنیفه با اصحاب خود جمع بودند که ناگاه متوجه مؤمن الطاق شدند، در این حین به اصحاب خویش گفت: «قد جائکم الشیطان» و ابوجعفر در پاسخ رو به وی و اصحابش کرد و این آیه را قرائت کرد: (أَ لَمْ تَرَ أَنَّا أَرْسَلْنَا الشَّیاطینَ عَلَى الْکافِرینَ تَؤُزُّهُمْ أَزًّا).۴
نمونههای فراوان دیگری هم از مناظرات مؤمن الطاق وجود دارد که در مجموع نشان میدهد ابوجعفر با تسلط به قرآن و اقتناص آیاتی که از جهت اعتقادی - مستقیم یا غیرمستقیم - میتواند مورد استدلال قرار گیرد مباحث خود را غنا میبخشد و از آیات آن در تبیین، اثبات و دفاع از اعتقادات خویش بهره میجوید.
ب) سنت نبوی
چگونگی استفاده مؤمن الطاق از نص و ظاهر قطعی قرآن در مناظرههایش به تصویر گذاشته شد، اما همین روش در بهرهجویی از روایات، در منهج کلامی ابوجعفر هم قابل واکاوی است.
نقل حدیث یکی از پرکاربردترین شیوههایی است که در کشف، فهم، تبیین، استدلال، اثبات و دفاع در حوزه کلام به کار میآید. گرچه به کارگیری حدیث در کلام، متوقف بر اثبات پیشفرضهایی چون حقانیت حضرت رسول صلی الله علیه و الهو امامت اهلبیت علیهم السلاماز راه عقل و قرآن، اثبات
1.. مرزبانی خراسانی، مختصر أخبار شعراء الشيعة، ص۸۸-۹۰.
2.. احتمالاً منظور ابوحنیفه، این آیات از سورۀ مبارکه معارج باشد: (وَالَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ إِلَّا عَلىَ أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانهُمْ فَإِنهَّمْ غَيرْ مَلُومِينَ)؛ «و كسانى كه دامن خود را حفظ مىكنند، مگر بر همسران خود يا كنيزانشان كه [در اين صورت] مورد نكوهش نيستند» (ترجمۀ فولادوند).
3.. منظور آیۀ ۲۴ سورۀ نساء است.
4.. «آيا ندانستى كه ما شيطانها را بر كافران گماشتهايم تا آنان را [به گناهان] تحريک كنند؟» (سورۀ مریم، آیۀ۳)، (ترجمۀ فولادوند).