که مورد خطاب امام صادق علیه السلام قرار گرفته است، مبنی بر آنکه در هر نقطه از گیتی که گذر کنید، علمی موثقتر از آنچه از سوی جبرئیل به اهلش میرسد، نخواهید یافت.۱ او نیز خدمت امام صادق علیه السلام رسیده و باور خود مبنی بر پذیرش ولایت ابوبکر و عمر همراه با امام علی علیه السلامرا ابراز کرده است.۲
صاحبان فِرَق و مذاهب هفت نفر پیشگفته را سردمداران بتریه شناساندهاند۳ و چنان که گذشت اینان همگی در اعتقاد به ولایت و امامت حضرت علی علیه السلام بهگونهای کوتاهی میورزیدند.
البته، افراد دیگری - که غالباً از اصحاب و یاران امام باقر و صادق علیهما السلام بودهاند - نیز با عنوان بتری شناخته شدهاند که در ادامه به آنها اشاره میشود.
أبوخزرج طلحةبن زید نهدی شامی - از اصحاب امام باقر و امام صادق علیهما السلام- که گویا تنها از امام جعفر صادق علیه السلام روایت نقل کرده است. شیخ طوسی در رجال او را بتری دانسته،۴ اما برخی دیگر گرچه او را عامی مذهب دانستهاند، اما به کتابش اعتماد کردهاند.۵ او به غیر از أبیعبداللّه علیه السلاماز ثویر بن غیلان و غیاث بن ابراهیم و فضیل بن عثمان نیز حدیث نقل کرده است.
همچنین کسانی چون ابراهیم بن مهزم، ابراهیم کرخی، صفوان، عباس بن معروف، عبد اللّه بن مغیرة، عثمان بن عیسى، محمد بن سنان، محمد بن یحیى خثعمی، محمد بن یحیى خزاز، منصور بن حازم و موسى بن بکر از او روایت کردهاند. از وی در کتب شیعه و سنی روایات متعددی وجود دارد.۶
أبوعثمان عمروبن جمیع أسدی بصری - قاضی ری و از اصحاب امام باقر و صادق علیهما السلام- که
1.. نجاشی، رجال، ص۳۶۰.
2.. شیخ طوسی، اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۵۰۰.
3.. اشعری قمی، المقالات والفرق، ص۷۳-۷۴؛ شیخ طوسی، اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۵۰۰.
4.. شیخ طوسی، رجال، ص۱۲۸.
5.. حلی، خلاصة الاقوال، ص۴۶۳؛ خوئی، معجم رجال الحدیث، ج۹، ص۱۶۵.
6.. ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۶۶؛ ابونعیم اصفهانی، کتاب الضعفاء، ص۹۶؛ کلینی، الکافی، ج۶، ص۳۰۳و ۵۲۴؛ نیز نک: کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۱-۴۳و۴۹، ۲۱۶و۳۷۳؛ همان، ج۲، ص۱۲۶، ۱۲۹، ۲۶۸، ۲۸۹، ۳۳۳و۳۳۷؛ شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، ج۲، ص۳۲، ۲۹۸و۳۱۰ و... .