435
جستارهایی در مدرسه کلامی کوفه

تا اذن نسبت به او داده شود».۱ از این‌ روایت به دست می‌آید که امام علیه السلام می‌خواست به او بفرماید که همه استطاعت به زاد و راحله و صحت نیست. بلکه یک‌چیز بیرونی هم لازم دارد و این اذن همان «السبب الوارد المهیج» است. این گزارش نشان می‌دهد که زراره یک سؤال فقهی کرده و سپس این سؤال فقهی را به مباحث کلامی تسرّی داده و چنین نتیجه گرفته است که استطاعت، پیش از فعل حاصل می‌شود. در توضیح اشتباه زراره در تسرّی این بحث فقهی به عرصه کلام باید گفت در استطاعت فقهی بحث از انجام فعل نیست؛ اما در مباحث کلامی مسئله بر سر توانایی بر تحقق خارجی فعل است؛ از این ‌روی، زراره با تسرّی استطاعت فقهی به استطاعت کلامی - در واقع - انسان را توانا کردن فعل در خارج می‌دانسته است.

به نظر می‌آید ‌‌نظریه زراره در استطاعت به سخن قائلین به قَدَر انجامیده است و زراره تا پایان عمر بدان معتقد مانده است. ادامه اعتراضات امام صادق علیه السلام بر اندیشه زراره تا دوران کهنسالی آن حضرت علیه السلامکه همزمان با دوران سالخوردگی زراره بود۲ در کنار انتقاد امام رضا علیه السلاماز اندیشه وی،۳ حاکی از عدم توفیق زراره در تصحیح اندیشه استطاعت تا پایان عمر اوست. از این‌رو، شاهد گزارش‌هایی هستیم که زراره در آنها به تفویض متهم شده است.۴ امام صادق علیه السلاماز پذیرفتن زراره با بیان این مطلب که زراره می‌خواهد با من در مورد قَدر بحث کند و این دین من و اجداد من نیست، امتناع ورزد.۵ درباره چگونگی به تفویض انجامیدن دیدگاه زراره در باب استطاعت، باید گفت اگر کسی به‌رغم منطق اهل بیت علیهم السلامکه می‌فرمودند‌: «لا جبر ولا تفویض بل امرٌ بین الامرین»۶، قائل باشد که خداوند متعال استطاعت و قدرت را به انسان داده است و انسان قبل الفعل تمام عناصر انجام فعل را در اختیار دارد، در ادبیات اهل بیت علیهم السلاماین تفکر همان اعتقاد به قَدَر و تفویض خواهد بود.

دغدغه فکری زراره که او را ملزم به پافشاری بر نظریه استطاعت قبل‌الفعل می‌کرد، این بود که او استطاعت مع الفعل را زمینه‌ساز قول به جبر می‌انگاشت. وجود کتاب الاستطاعه والجبر در

1.. کشی، إختیار معرفة الرجال، ص۱۴۷.

2.. همان، ص۱۵۹-۱۶۰.

3.. همان، ص۱۴۵.

4.. همان، ص۱۴۵ و ۱۵۹-۱۶۰.

5.. برای نمونه، نک: کلینی، کافی، ج۱، ص۲۶۹.


جستارهایی در مدرسه کلامی کوفه
434

از اندیشه‌‌های اصیل شیعی نبوده است و دارای شبهه تفویض نیز بوده است و از سوی دیگر، چون عمده بحث آن در دوران امام صادق علیه السلام مطرح ‌شده است و در این دوران برادران بزرگ‌تر زراره در کهنسالی بوده‌‌اند، توجهی به این مسئله از خود نشان نداده‌اند.

حضور این اندیشه در جامعه، زراره را نیز در این زمینه به فکر واداشته بود. در نخستین گزارش از زراره و خاندانش در این مسئله، زراره اندیشه استطاعت را در قالب یک سؤال، از اشتراط قدرت در وجوب تکلیف از امام باقر علیه السلام می‌پرسد که امام علیه السلام آن را تأیید می‌کند.۱ دومین گزارش مربوط به سؤال زراره از امام صادق علیه السلام درباره معنای آیه شریفه (وَقَدْ كانُوا یدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ وَهُمْ سالِمُونَ) است که امام علیه السلام «سالمون» را به «مستطیعون» تفسیر کرده‌اند.۲ از این دو روایتی که مستقیماً از زراره نقل شد، نمی‌توان به نظریه زراره درباره استطاعت پی برد؛ تنها دانسته می‌شود که او استطاعت را از جنبه فقهی آن آغاز کرده و استطاعت را به معنای صحت (سالم) می‌دانسته است. با این ‌وجود، تنها راه برای فهم اندیشه زراره، مطالعه روایاتی است که‌‌ دیگر اصحاب در باب اندیشه زراره نقل کرده‌اند. از بهترین گزارش‌ها در این زمینه، گزارشی است که در آن زیاد بن ابی حلال سخن زراره درباره استطاعت را که زراره آن را برگرفته از امام صادق علیه السلام می‌دانسته، به امام علیه السلام عرضه می‌کند. او به امام علیه السلام عرض می‌کند که زراره از شما درباره آیه شریفه (وَ لِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلاً) پرسیده است که اگر کسی امکانات داشته باشد، سالم باشد، ولی حج نکند آیا او مستطیع بوده یا نه؟ و شما در پاسخ، آن را تأیید کرده‌اید. امام علیه السلام شیوه سؤال زراره و همچنین پاسخ خویش را انکار می‌کند و می‌فرماید‌‌: «او از من سؤال کرد‌‌: آیا کسی که مقدمات سفر حج‌اش فراهم بوده و حج انجام نداده باشد، مستطیع است؟ و من نیز پاسخ دادم حج بر او واجب است. دوباره زراره پرسید، آیا او مستطیع است؟ به او گفتم، حج بر او واجب است، نگفتم مستطیع است. او پافشاری کرد و گفت آیا او مستطیع است؟ گفتم نه مستطیع نیست

1.. شیخ صدوق، التوحید، ص۳۴۷.

2.. «[التوحید] بهذا الْإسناد عن ابن عیسى عن علی بن حدید عن جمِیل عن زرَارَة عن أَبی عبد اللَّه علیه السلامفی قول اللَّه عز وجل (وَیدْعَوْنَ إِلَى ٱلسُّجُودِ فَلَا یسْتَطِیعُونَ) قال صارت أَصلابهم كصیاصی البقر یعنی قرونها وقد كانوا یدعون إلى السجود وهم سالمون قال وهم سالمون وهم مستطیعون». مجلسی در بحارالانوار این روایت را از کتاب التوحید شیخ صدوق نقل کرده است، اما در نسخه‌های چاپ شده معاصر این کتاب، این روایت وجود ندارد و باید در نظر داشت که امکان بهره جستن مجلسی از نسخه‌هایی که امروزه وجود ندارد، بسیار زیاد است (مجلسی، بحارالانوار، ج۵، ص۳۴).

  • نام منبع :
    جستارهایی در مدرسه کلامی کوفه
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران؛ زیر نظر محمدتقی سبحانی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 36047
صفحه از 572
پرینت  ارسال به