حدیث خلقت نوری خاص پیشین است.۱ با توجه به توثیق راویان بعد از او مشکلی در انتساب این روایت به او وجود ندارد.
یعقوب بن یزید الانباری، که تا زمان امام هادی علیه السلام زنده بوده است ۱۲۵ روایت در الکافی دارد. وی راوی سه حدیث خلقت نوری خاص پیشین است.۲ در هر سه روایت، راویان بعد از او بر اساس معیارهای رجالی، افراد موثقیاند و از همینرو، انتساب نقل این روایت به یعقوب بن یزید اشکالی ندارد.
سدیر صیرفی، دو روایت خلقت نوری خاص پیشین۳ نقل کرده که با توجه به مورد وثوق بودن بودن راویان بعد از او در هر دو روایت میتوان انتساب نقل این دو روایت را به او مسلّم و پذیرفتنی دانست. او ۷۷ روایت در کافی دارد.
عبدالرحمن بن الحجاج، یک روایت خلقت نوری خاص نقل کرده است.۴ وی دوران امامت امام رضا علیه السلام را درک کرده و نزدیک به ۲۷۰ حدیث در الکافی دارد.
الحسن بن علی بن فضال، متوفای ۲۲۴ق، که ۷۵۶ حدیث در کافی دارد و یک حدیث خلقت نوری خاص پیشین، نقل کرده است.۵ همه راویان بعد از او در این روایت، ثقهاند.
اسحاق بن غالب، (دارای ۷ روایت در کافی) یک روایت خلقت نوری خاص پیشین را نقل کرده۶و نجاشی نیز او را توثیق کرده است.۷
حسن بن محبوب، متوفای ۲۲۴ق که ۱۸۲۷ روایت در کافی دارد، راوی دو روایت نوری خاص پیشین است.۸ روایت نخست او که در الکافی آمده به طریق راویان ثقه به دست ما رسیده است. اما در طریق روایت دیگر او در تفسیر قمی افراد مهملی چون احمد بن محمد شیبانی، محمد بن احمد بن بویه، عبداللّه بن محمد تفلیسی قرار دارند و نیز محمد بن سلیمان، دیگر
1.. شیخ صدوق، کمال الدین، ج۱، ص۲۷۴.
2.. شیخ صدوق، علل الشرایع، ج۱، ص۱۸۰؛ شیخ صدوق، کمال الدین، ج۱، ۲۷۵؛ شیخ صدوق، معانی الاخبار، ص۳۹۶.
3.. شیخ صدوق، معانی الاخبار، ص۳۹۶؛ شیخ صدوق، علل الشرایع، ج۲، ص۳۱۲-۳۱۳.
4.. شیخ صدوق، معانی الاخبار، ص۳۹۶.
5.. همان.
6.. کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۰۳-۲۰۴.
7.. نجاشی، رجال، ص۷۲.
8.. کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۰۳؛ قمی، تفسیر القمی، ج۲، ص۲۲۸.