شیخ طوسی او را متهم در دینش معرفی کرده است.۱ دیگر راویان این روایت غیر از علی بن الحسین بن علی بن بابویه (پدر شیخ صدوق) افراد مجهول یا کمتر شناخته شدهاند. در مجموع میتوان گفت که راوی نخست (جابر) و چهارم (ابراهیم بن اسحاق) متهم به غلواند و دو راوی میانی، یعنی عمرو بن شمر و عبداللّه بن حماد نیز در معرض همین اتهام قرار دارند.
نقل توسط راویان مجهول
حضور شمار قابل توجهی از افراد مجهول یا کمتر شناخته شده در برخی روایات خلقت نوری جلب توجه میکند. برای نمونه، به دو روایت اشاره میشود:
روایت نخست۲: در میانه این حدیث محمد بن عیسی بن عبید (متهم به غلو) قرار دارد که از محمد بن شعیب، از عمران بن اسحاق، از محمد بن مروان از امام علیه السلام نقل میکند که هر سه راوی، مهمل یا مجهولاند. در میان این سه نفر شاید بتوان محمد بن مروان را با توجه به کثرت نسبی روایاتش (۵۸ روایت در الکافی) فردی دانست که در زمان خود شناخته شده بوده است.
روایت دوم۳: در میانه اسناد این روایت حسین بن عبیداللّه بن سهل قمی قرار دارد. کشّی او را از کسانی دانسته که قمیها او را به اتهام غلو از قم اخراج کردند۴ و نجاشی نیز او را متهم به غلو دانسته است.۵ او این روایت را از محمد بن ابراهیم جعفری از احمد بن علی از محمد بن عبداللّه بن عمربن علی از امام صادق علیه السلام نقل میکند. این سه راوی نیز همانند سه راوی پیشین مهمل یا مجهولاند. وجود این تعداد از افراد مهمل یا مجهول در سند این دو روایت که هر دو از خلقت نوری خاص پیشین سخن میگویند، میتواند این فرض را مطرح کند که در مدرسه کوفه - افزون بر افراد بلندآوازهای چون جابر- مفضل و محمد بن سنان که راستباوری آنها یا مضمون روایات ایشان مورد اختلاف بود، راویان کمتر شناختهشدهای نیز که جایگاه علمی والایی نداشتند، دست اندرکار نقل و ترویج روایاتی از این دست بودهاند.