عبداللّه بن ادریس، معلی بن محمد ابی الفضل، الحسین محمد الاشعری. همانطور که دیدیم، محمد بن سنان متهم به غلو است. تنها توصیف راوی بعدی یعنی عبداللّه بن ادریس در کتب رجالی این سخن شیخ طوسی است که «له کتاب».۱ وی در کافی تنها چهار حدیث دارد و همه آنها را از محمد بن سنان نقل کرده است و هر چهار حدیث او را تنها راوی بعدی یعنی معلی بن محمد نقل کرده است.۲ معلی بن محمدالبصری بهرغم کثرت احادیثش در کافی (نزدیک به ۷۰۰ حدیث) توسط نجاشی مضطرب الحدیث و المذهب معرفی شده.۳ احتمال اینکه اضطراب او در بحث امامت باشد، فراوان است؛ زیرا برخی کتابهای او درباره امامت بودهاند.۴
راوی بعد حسین بن محمد اشعری قمی است که نجاشی او را توثیق کرده۵ و بیشترین روایات او در کتب اربعه، بیش از ۸۰ روایت وی از قبلی، یعنی معلی بن محمد بصری است. بدین ترتیب زنجیره متشکل از سه راوی نخست یا متهم به غلواند و یا اینکه ارتباط معناداری با متهمان به غلو دارند.
همانطور که اشاره شد، روایت چهارم را شیخ صدوق نقل کرده است.۶ راوی نخست این روایت، یعنی جابربن یزید جعفی از متهمان به غلو است. راوی بعد، یعنی عمرو بن شمر نیز چنانکه گفتیم هرچند متهم به غلو نیست، اما راوی اصلی کتب جابر بوده و نجاشی از قول دیگران او را متهم به وضع کرده است.۷ عبداللّه بن حمّاد راوی بعدی است که ابن غضائری با تعبیر «یعرف حدیثه تارة وینکر اخری» اعتبار او را زیر سؤال برده است.۸ راوی بعدی ابراهیم بن اسحاق نهاوندی است که در سال ۲۶۹ق زنده بوده است۹ و ابن غضائری او را در مذهب دارای ارتفاع دانسته ۱۰ و
1.. شیخ طوسی، فهرست، ص۳۰۲.
2.. در الکافی چهار روایت بر اساس زنجیرۀ راویان چهارگانه نقل شده است که از حسین بن محمد آغاز میشود و به ابن سنان میرسد، اینگونه: الحسين بن محمد عن المعلى بن محمد عن عبد الله بن إدريس عن محمد بن سنان (کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۴۱، ۲۷۲، ۴۱۸). مضمون هر چهار حدیث به نوعی با امامت والامرتبه ارتباط دارد.
3.. نجاشی، رجال، ص۴۱۸.
4.. دربارۀ نام کتابهای او، نک: نجاشی، رجال، ص۴۱۸.
5.. نجاشی، رجال، ص۶۶.
6.. شیخ صدوق، علل الشرایع، ج۱، ص۱۸۰.
7.. نجاشی، رجال، ص۲۸۷.
8.. ابن غضائری، الرجال، ص۷۹.
9.. نجاشی، رجال، ص۱۹.
10.. ابن غضائری، الرجال، ص۳۹.