385
جستارهایی در مدرسه کلامی کوفه

بدین ترتیب در مدرسه کوفه شمار قابل توجهی از راویان متهم به غلو دست اندرکار نقل احادیث خلقت نوری اهل بیت علیهم السلامبوده‌اند. در این میان با توجه به این‌که روایات هر کدام از جابر(۴ روایت)، مفضل (۳ روایت)، محمد بن سنان (۴ روایت) و محمد بن عیسی بن عبید (۳ روایت) در چهار طبقه متوالی بیش از دیگر راویان است می‌توان حدس زد که در مدرسه کوفه این افراد مروّجان اصلی این روایات بوده‌اند. هر کدام از ایشان دست‌کم دو روایت دال بر خلقت نوری خاص پیشین نقل کرده‌اند. به نظر می‌رسد پس از ایشان عمرو بن شمر - هم‌طبقه با مفضل - (روایِ یک حدیث خلقتِ نوری خاصِ پیشین و یک حدیثِ خلقتِ نوری خاص) و علی بن حماد - هم‌طبقه با محمد بن سنان - (راویِ یک حدیث نخستینِ مخلوق و یک حدیث خلقتِ نوری خاص) بیش از دیگر راویان در نقل این احادیث سهم داشته‌اند. همان‌طور که دیدیم همه این افراد، غیر از عمرو بن شمر که به ضعف و وضع متهم بود، به غلو متهم بوده‌اند.

حضور زنجیره‌وار متهمان به غلو در اسناد روایات خلقت نوری اهل بیت علیهم السلام

اینک این پرسش مطرح می‌شود که الگوی تکرار راویان متهم به غلو در زنجیره اسناد چگونه است؟ آیا این افراد زنجیره‌‌ای از راویان بودند که این احادیث را صرفاً یا عمدتاً از یک‌دیگر نقل کرده‌‌اند یا این‌که در رأس یا در میانه زنجیره قرار دارند و دیگر سلسله راویان را افراد غیر متهم به غلو تشکیل می‌دهند؟ روشن است که هر کدام از این الگوها در زنجیره اسناد دلالت‌های خاص خود را می‌تواند داشته باشد. پاسخ آن است که دست‌کم در چهار روایت اکثر یا شمار معناداری از حلقه‌‌های زنجیره سند را افراد متهم به غلو یا افرادی که ارتباط تنگاتنگی با ایشان دارند، تشکیل می‌دهند. سه روایت از این چهار روایت را کلینی و یک روایت را شیخ صدوق نقل کرده است که در ادامه، اسناد آنها بررسی می‌شود.

در طریق روایت نخست که کلینی آن را نقل کرده است،۱ پس از امام صادق علیه السلام به ترتیب دو راوی مدرسه کوفه مفضل، علی بن حماد و سه راوی مدرسه قم ابوسمینه، سهل بن زیاد و علی بن محمد علان کلینی قرار دارند که همگی متهم به غلو‌‌اند به جز فرد اخیر، یعنی علی بن محمد که نجاشی او را «ثقه» و «عین» دانسته است.۲ اما علی بن محمد بن علان کلینی را به‌رغم متهم

1.. کلینی، الکافی، ج۱، ص‌۴۴۱.

2.. نجاشی، رجال، ص‌۲۶۰.


جستارهایی در مدرسه کلامی کوفه
384

با توجه به شهرت علی بن حدید در مخالفت با هشام و یونس، روایت کردنِ محمد بن عیسی بن عبید از او حاکی از آن است که روایت‌کننده التزام چندانی به خط کلامی هشام نداشته است. به‌لحاظ محتوای فکری نیز شاید نتوان محمد بن عیسی را در بحث امام‌‌‌‌شناسی پیرو هشام دانست. می‌دانیم که حتی یونس - بر خلاف هشام - به تحدیث و الهام برای امامان علیهم السلامقائل بود.۱ نقل حدیث خلقت نوری از یکی از شاگردان برجسته یونس نشان از فاصله بیشتر او با هشام دارد.

جعفر بن محمد بن مالک کوفی

او راوی یک حدیث خلقت نوری عام است.۲ از آنجا که وی از محمد بن الحسین بن أبی الخطاب‏ (متوفای ۲۶۲ق) روایت نقل کرده و محمد بن یحیی العطار از او نقل کرده، می‌توان احتمال داد که هم‌طبقه با احمد بن محمدبن عیسی بوده و شاید متأخرتر از او تا آغاز سده چهارم زنده بوده است. او از کوفیانی است که ابن غضائری او را کذّاب دانسته و به ارتفاع متهم کرده است.۳ نجاشی از این‌که مشایخ حدیث ثقه در بغداد از او حدیث نقل کرده‌اند، شگفت‌زده شده است.۴ حسین بن حمدان خصیبی که خود به فسادِ مذهب متهم بوده۵ در کتاب الهدایة الکبری احادیثی از او نقل کرده و در یک مورد در ستایش او گفته است: «وَکَانَ جَعْفَرُ بْنُ مَالِکٍ رَاوِیاً عُلُومَ آلِ مُحَمَّدٍ علیهم السلام».۶

ابراهیم بن اسحاق الاحمری (النهاوندی)

او راوی یک حدیث خلقت نوری خاص پیشین۷ است و در سال ۲۶۹ق زنده بوده است.۸ ابن غضائری او را در مذهب دارای ارتفاع دانسته۹ و شیخ طوسی نیز او را متهم در دینش معرفی کرده است.۱۰

1.. رضایی، «امتداد جریان فکری هشام بن حکم تا شکل‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گیری مدرسۀ کلامی بغداد»، ص‌۹۱-۱۱۰، ، ش۶۵، ص‌۹۷.

2.. شیخ صدوق، علل الشرایع، ج۱، ص‌۹۴.

3.. ابن غضائری، الرجال، ص‌۴۸.

4.. نجاشی، رجال، ص‌۱۲۲.

5.. نجاشی، رجال، ص‌۶۷؛ ابن غضائری، الرجال، ص‌۵۴.

6.. خصیبی، الهدایة الکبری، ص‌۷۰.

7.. شیخ صدوق، علل الشرایع، ج۱، ص‌۱۸۰.

8.. نجاشی، رجال، ص‌۱۹.

9.. ابن غضائری، الرجال، ص‌۳۹.

10.. شیخ طوسی، فهرست، ص‌۱۶.

  • نام منبع :
    جستارهایی در مدرسه کلامی کوفه
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران؛ زیر نظر محمدتقی سبحانی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 35453
صفحه از 572
پرینت  ارسال به