بدین ترتیب در مدرسه کوفه شمار قابل توجهی از راویان متهم به غلو دست اندرکار نقل احادیث خلقت نوری اهل بیت علیهم السلامبودهاند. در این میان با توجه به اینکه روایات هر کدام از جابر(۴ روایت)، مفضل (۳ روایت)، محمد بن سنان (۴ روایت) و محمد بن عیسی بن عبید (۳ روایت) در چهار طبقه متوالی بیش از دیگر راویان است میتوان حدس زد که در مدرسه کوفه این افراد مروّجان اصلی این روایات بودهاند. هر کدام از ایشان دستکم دو روایت دال بر خلقت نوری خاص پیشین نقل کردهاند. به نظر میرسد پس از ایشان عمرو بن شمر - همطبقه با مفضل - (روایِ یک حدیث خلقتِ نوری خاصِ پیشین و یک حدیثِ خلقتِ نوری خاص) و علی بن حماد - همطبقه با محمد بن سنان - (راویِ یک حدیث نخستینِ مخلوق و یک حدیث خلقتِ نوری خاص) بیش از دیگر راویان در نقل این احادیث سهم داشتهاند. همانطور که دیدیم همه این افراد، غیر از عمرو بن شمر که به ضعف و وضع متهم بود، به غلو متهم بودهاند.
حضور زنجیرهوار متهمان به غلو در اسناد روایات خلقت نوری اهل بیت علیهم السلام
اینک این پرسش مطرح میشود که الگوی تکرار راویان متهم به غلو در زنجیره اسناد چگونه است؟ آیا این افراد زنجیرهای از راویان بودند که این احادیث را صرفاً یا عمدتاً از یکدیگر نقل کردهاند یا اینکه در رأس یا در میانه زنجیره قرار دارند و دیگر سلسله راویان را افراد غیر متهم به غلو تشکیل میدهند؟ روشن است که هر کدام از این الگوها در زنجیره اسناد دلالتهای خاص خود را میتواند داشته باشد. پاسخ آن است که دستکم در چهار روایت اکثر یا شمار معناداری از حلقههای زنجیره سند را افراد متهم به غلو یا افرادی که ارتباط تنگاتنگی با ایشان دارند، تشکیل میدهند. سه روایت از این چهار روایت را کلینی و یک روایت را شیخ صدوق نقل کرده است که در ادامه، اسناد آنها بررسی میشود.
در طریق روایت نخست که کلینی آن را نقل کرده است،۱ پس از امام صادق علیه السلام به ترتیب دو راوی مدرسه کوفه مفضل، علی بن حماد و سه راوی مدرسه قم ابوسمینه، سهل بن زیاد و علی بن محمد علان کلینی قرار دارند که همگی متهم به غلواند به جز فرد اخیر، یعنی علی بن محمد که نجاشی او را «ثقه» و «عین» دانسته است.۲ اما علی بن محمد بن علان کلینی را بهرغم متهم