بهرغم عدم اتهام او به غلو، ارتباط تنگاتنگ او با جابر و اتهام افزودن مطالبی به آثار جابر نشان میدهد که او بهلحاظ اندیشه در مسیر اندیشه جابر حرکت میکرده و اگر جابر را در زمان خود در معرض اتهام به غلو بدانیم، طبیعتاً او نیز در معرض این اتهام خواهد بود.
محمد بن سنان
وی راوی دو روایت خلقتِ نوری خاص پیشین۱، یک روایت خلقت نوری خاص۲ و یک روایت نخستین مخلوق۳ است. نجاشی او را ضعیف دانسته۴ و طوسی با ذکر اینکه تضعیف شده برخی کتب او را مشتمل بر غلو و تخلیط دانسته۵ و دو طریق برای خودش به آثار غیر تخلیطی و غیر غالیانه ابن سنان ذکر کرده است که در یکی از طرقش محمد بن علی صیرفی قرار دارد و همانطور که خواهیم دید، خود متهم به غلو است.
از مجموع احادیثی که کشّی درباره او نقل کرده میتوان دریافت که در مجموع، سعد بن عبداللّه و احمد بن محمدبن عیسی درباره او نظر مثبتی داشتهاند.۶ در مقابل، فضل بن شاذان و شاگردش علی بن محمد بن قتیبه نظری بس منفی درباره او و نیز محمد بن علی ابوسمینه داشتهاند.۷ محمد بن سنان یک راوی پُرروایت بوده که در بسیاری از ابواب حدیث نقل میکرده و با توجه به دیدگاههای نسبتاً مثبتی که در کتب رجال از احمد بن محمد بن عیسی و سعد بن عبداللّه درباره محمد بن سنان نقل شده۸ و نیز شمار بالای روایاتی که آنها در کتب روایی از محمد بن سنان نقل کردهاند، میتوان گفت قمیها، در کل، او را قبول داشتند و او را از متهمان به غلوِّ مستحق تبعید نمیدانستند. گفتنی است که بیشترین تعداد نقل از مفضل بن عمر در الکافی و
1.. کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۴۲؛ شیخ صدوق، علل الشرایع، ج۲، ص۳۱۳.
2.. شیخ صدوق، علل الشرایع، ج۱، ص۱۱۷.
3.. کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۴۱.
4.. نجاشی، رجال، ص۳۲۸.
5.. شیخ طوسی، فهرست، ص۴۰۶.
6.. کشّی، رجال، ص۵۰۳.
7.. همان، ص۵۴۶.
8.. همان، ص۵۰۲و۵۰۷.