انگاره امامت از دیدگاه اندیشمندان امامیه در مدرسه کوفه
محمد حسین منتظری۱
مقدمه
نظریهپردازی در حوزه دانش کلام و تألیف آثاری در این زمینه، در میان امامیه از سابقهای دیرین برخوردار است. متکلمان امامى را باید از نخستین کسانى دانست که در شکلگیری این دانش نقش مهمى ایفا کردهاند. در خلال سده دوم در محیط امامیه، به خصوص در کوفه، مکتب کلامى ریشهداری وجود داشت که نمایندگان آن کسانى چون زرارة ابن اعین، مؤمن الطاق، هشام بن سالم جوالیقى و هشام بن حکم بودهاند.
کلام امامیه در این مرحله و در مدرسه کلامی کوفه دارای ویژگیهای منحصر به فردی است که آن را از دیگر مدارس کلامی ممتاز میسازد. مهمترین ویژگی کلام امامیه در این دوران، تأسیسی بودن نوع فعالیتهای کلامی است. بدین معنا که متکلمان امامیه در سده دوم هجری با بهرهگیری از معارف اعتقادی و روایات ائمه معصومین علیهم السلام به تولید اندیشههای متمایز کلامی میپرداختند. اینگونه فعالیت متکلمان امامیه در مسایل مختلف کلامی، اندیشههای آنان را از دیگر مکاتب کلامی آن عصر، به ویژه معتزلیان، ممتاز میساخت. بهگونهای که میتوان گفت؛ کلام امامیه در آن زمان، کلامی اصیل بوده و اندیشمندان شیعه به هیچ رو نظریات کلامی خود را