301
جستارهایی در مدرسه کلامی کوفه

استطاعت بود که «همه‌ آن چیزی که تحقق درونی فعل با آن است».۱

روایات اهل بیت علیهم السلامنیز به این دلیل که دربردارنده مطالبی بودند که دیدگاه هر دو طرف نزاع را در بر می‌گرفتند، این احتمال را به وجود می‌آوردند که اختلاف اصحاب از همین اختلاف ظاهری در روایات سرچشمه گرفته است. استطاعت در روایت هشام بن سالم از سلیمان بن خالد۲ و همچنین روایت ابوبصیر۳ حتی به صراحت، به معنای استطاعت قبل الفعل، گرفته شده است. همچنین در روایتی دیگر با تعبیر «باللّه استطیع»۴ نوعی اِشعار به استطاعت مع الفعل وجود دارد. جالب است که امام رضا علیه السلامدر ضمن روایتی۵ و امام هادی علیه السلامدر جواب نامه مردم اهواز۶ همان عباراتی که به عنوان قول هشام بن حکم در مقالات اشعری آمده است۷ را بیان می‌کنند.۸ بدین ترتیب، چنان‌که گفته شد این دوگونه روایات می‌توانند در دو مقام - نه با شیوه جمع تبرّعی - مورد توجه و دقت قرار گیرند.

بدین ترتیب، همچنین دیدگاه متمایز امامیه در مسئله امرٌ بین الامرین نیز تا اندازه‌ای روشن می‌شود. اهل حدیث به‌روشنی به جبر معتقد بودند، معتزلیان آشکارا از اندیشه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های تفویضی حمایت می‌کردند و برای آن استدلال می‌آوردند، در حالی‌که بررسی مبانی اساسی امامیه نخستین درباره فعل الاهی، اراده، مشیت، قدر، قضا و همچنین استطاعت نشان می‌دهد که امامیه عمیقاً به امرٌ بین‌الامرین اعتقاد داشتند. در اراده الهی چنان‌که گذشت امامیه وقتی سخن از مراتب هفت‌گانه فعل الهی به میان می‌آوردند به‌طور کاملاً خودآگاه مترصد این امر بودند که هرچند انسان دارای آزادی اراده و حق انتخاب در انجام افعال خویش است، اما در نهایت، بایستی

1.. با این حال، فان اس. زراره را به‌ویژه‌ با توجه به شباهت بسیار زیاد دیدگاه او با معتزله در مسئلۀ استطاعت، پیشگامی برای معتزله معرفی کرده است (Ess, Theologie Und Gesellschaft, v.۱, p ۳۲۲).

2.. شیخ صدوق، التوحید، ص۳۵۲، ح۲۰.

3.. همان، ح ۲۱.

4.. همان، ص۳۵۳.

5.. همان، ص۳۴۸.

6.. ابن شعبه حرانی، تحف العقول، ص۴۶۰؛ طبرسی، الاحتجاج، ج۲، ص۴۵۱.

7.. اشعری، مقالات الاسلامیین، ص۴۲.

8.. به مانند روایت هشام بن حکم در باب استطاعت حج (شیخ صدوق، التوحید، ص۳۵۰)، شیخ مفید نیز به این نکته توجه نداشت و مفهوم استطاعت فقهی را وارد مباحث کلامی کرد و روایت مورد استناد استطاعت مع الفعلی‌ها را به‌گونه‌‌ای دیگر تفسیر کرد (شیخ مفید، تصحیح اعتقادات الامامیه، ص۶۳-۶۴).


جستارهایی در مدرسه کلامی کوفه
300

خارج بدون مشیت خداوند غیر ممکن است. هشام بن حکم در تبیین این اعتقاد، می‌گوید:

افعال الانسان اختیار له من وجه، اضطرار من وجه؛ اختیار من جهة انه ارادها واکتسبها واضطرار من جهة انها لا تکون منه الا عند حدوث سبب المهیج علیها..۱

از دیگر موضوعات مهم، «استطاعت» بود. استطاعت هرچند سبب اختلاف نظرهای عمیق در میان اصحاب کوفه و تفکیک متکلمان و محدثان مدرسه کوفه - تا سال‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها و سده‌ها - به دو گروه «قبل الفعلی» و «مع الفعلی» شده بود،۲ اما باز هم در یک نقطه به تلاقی راهبردی می‌رسید که آن را از دیگر دیدگاه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها متمایز می‌کرد؛ آن نقطه تلاقی، اصل اساسی «لاجبر ولاتفویض بل امرٌ بین الامرین» بود. توضیح این‌که اختلاف متکلمان مدرسه کوفه در پذیرش این اصل اساسی و همچنین اعتقاد بنیادین به مشیت الهی نبود؛ این امر از امتیازات آنان بود که درباره آن اتفاق‌نظر داشتند. بلکه آنان تنها بر سر مفهوم و معنای استطاعت با هم اختلاف نظر داشتند.۳ به نظر می‌رسد هرچند اصحاب هشام بن حکم در مقابل اصحاب زراره آشکارا صف‌بندی می‌کردند و تفسیر خود از استطاعت را ارائه می‌دادند، اما هیچ‌یک از دو گروه هرگز به جبر یا اختیار مطلق (تفویض) معتقد نبودند؛ نه هشام و اصحابش به جبر باور داشتند و نه زراره و یارانش به تفویض معتقد بودند؛ بلکه موضوع این بود که هشام بن حکم در پی توضیح این مطلب بود که معنای استطاعت عبارت است از «همه آن چیزی که تحقق بیرونی فعل با آن است»۴ و زراره در پی تبیین این معنا از

1.. (اشعری، مقالات الاسلامیین، ص۴۱)؛ برای مقایسۀ دیدگاه ضرار بن عمرو معتزلی (م حدود۱۹۰ق/حدود۸۰۵م) با هشام، نک: اشعری، مقالات الاسلامیین، ص۲۸۱؛ همچنین دربارهٔ استطاعت، نک: همان، ص۲۸۱. برای اتهام جبر به او، نک: زرکلی، قاموس، ج۳، ص۲۱۵. «قال الجشمی: ومن عده من المعتزلة فقد أخطأ، لانا نتبرأ منه فهو من المجبرة».

2.. رحیمی، «تبیین استطاعت از منظر امامیه تا قرن چهارم»، ص۸۶.

3.. هر چند این اشتباه در تلقی، احتمالاً در دوران خود آنان نیز وجود داشته اشت. در روایتی احمد بن ابی نصر از امام رضا علیه السلام می‌پرسد بعضی از اصحاب «ما یقول بالجبر وبعضهم یقول بالاستطاعة» (کلینی، الکافی، ج۱، ص۱۵۹؛ شیخ صدوق، التوحید، ص۳۳۸).

4.. روایت مفصل امام علیه السلام (شیخ صدوق‌، التوحید، ص۲۲۸) به قول هشام بن حکم که مفهوم استطاعت را به فرآیندی که دربرگیرندۀ قبل از فعل و مع الفعل است، نزدیک‌تر است. همان‌طور که به‌ظاهر بخش نخست روایت دیگری به قول هشام اشعار دارد و بخش دوم آن اشعار به قول زراره دارد (همان، ص۳۴۵) و روایتی شبیه به این (همان، ص۳۵۱).

  • نام منبع :
    جستارهایی در مدرسه کلامی کوفه
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران؛ زیر نظر محمدتقی سبحانی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 36046
صفحه از 572
پرینت  ارسال به