مبانی فراموش شده امامیه نخستین درباره اراده الهی
محمد تقی سبحانی۱
حسین نعیمآبادی۲
مقدمه
دلیل خلق این جهان چیست؟ چرا خداوند جهانی جز این جهان و با کیفیتی متفاوت خلق نکرد و به چه دلیل جهانی دیگر به همراه جهان کنونی خلق نشد؟ چرا کیفیت این جهان بدینگونه است و بدان گونه نیست و در مقیاسی محدودتر، دلیل خلق فلان شیء چه میتواند باشد؟ اینها پرسشهای مهمی بودند که ذهن دانشمندان جهانشناس را همواره به خود مشغول داشتهاند. به بیان دیگر، متفکران در طول تاریخ بهدنبال پیداکردن دلیلی برای ترجیح خلق این جهان با کیفیت کنونی بودند و این پرسش را مطرح میکردند که چرا خداوند چنین مخلوقاتی را خلق کرد. اما پاسخهای آنان غالباً یا از انسجام درونی و منطقی برخوردار نبود و یا با بینش توحیدی در ادیان الهی در تضاد قرار میگرفت. ادیان ابراهیمی بهدنبال تبیین معنایی از فعل الهی بودند که به نحو ملموسی با اراده و مشیت الهی گره میخورد. از همین روی، متکلمان مسلمان که نمیتوانستند جهات مخصِّص بودن علم و قدرت را در مورد خلقت جهان بپذیرند،۳ مبتنی بر عقل و منابع
1.عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی.
2.( پژوهشگر پژوهشگاه قرآن و حدیث قم.
3.. ذات، قدرت و علم که مورد توجه فیلسوفان بود، از نظر متکلمان نمیتوانستند مخصص یا عامل مناسبی برای ترجیح یک گونۀ خاص از خلقت و یا یک زمان خاص برای خلقت باشند؛ چون در ذات الاهی که همه چیز علیالسویه است و در قدرت نیز فرض بر این است که نسبت به انجام همۀ افعال (خلق «الف» و خلق «ب» و خلق «ج») مساوی است و به همین منوال در علم نیز این تساوی وجود دارد و از آغاز علم به همۀ فروض به طور مساوی وجود دارد. بنابراین، تنها چیزی که برای تخصیص باقی میماند ارادۀ خداوند است.