خواست خداوندست، بلکه همه اعمال انسان نیز به قدرت و نعمتی وابستهاند که مطابق مشیت خداوند به انسان عطا میشود.
شمول و تقدیم مقدرات نسبت به امور عالم از آموزههاییاند که در روایات بارها بدان اشاره شده است و اهل سنت نیز بر پایه نقلهای پرشمار از پیامبر صلی الله علیه و الهو صحابه بدان اعتراف و اقرار دارند. در این گزارشها تقدیر امور عالم پیش از خلقت آدم و حتی پنجاه هزار سال پیش از خلق آسمان و زمین دانسته شده است.۱ این تقدیرِ پیشین، بهجزء جزء اعمال ما تعلق گرفته است و هیچ حالی بر ما نمیگذرد مگر آنکه نسبت به آن تقدیری وجود دارد. در گزارش مشهوری که به طرق متعدد نقل شده و امام رضا علیه السلامنیز از پدران خود روایت کردهاند، روزی مردی از اهل عراق از امام علی علیه السلامپرسید: آیا خروج ما به سوی اهل شام (در جنگ صفین) به قضا و قدر الهی بود؟ و امام علیه السلام فرمود: «به خداوند قسم هیچ پستی و بلندیای را طی نکردید مگر به قضا و قدر الاهی».۲
پیشتر اشاره شد که در برخی روایات، تحقق و پیدایش اشیاء در این عالم بر سلسله هفتگانهای متوقف است که چهار حلقه از این سلسله با عنوان مشیت، اراده، قدر و قضا بیشتر یاد شده و در روایات دیگری مستقل از یکدیگر بر آنها تأکید شده است. معنا و ارتباط این موضوعات با هم و تأثیر در پدید آمدن یک شیء در برخی روایات اهلبیت علیهم السلامآمده است.
امام موسی کاظم علیه السلامدر فرمایشی خطاب به علی بن ابراهیم جعفری، پس از آنکه پدید آمدن اشیاء را بر مشیت، اراده، تقدیر و قضا متوقف میشمارند، به تبیین معنای این امور پرداخته و میفرمایند.
۰.لَا یَکُونُ شَیْءٌ إِلَّا مَا شَاءَ اللّه وَأَرَادَ وَ قَدَّرَ وَقَضَى قُلْتُ مَا مَعْنَى شَاءَ قَالَ ابْتِدَاءُ الْفِعْلِ قُلْتُ مَا مَعْنَى قَدَّرَ قَالَ تَقْدِیرُ الشَّیْءِ مِنْ طُولِهِ وَعَرْضِهِ قُلْتُ مَا مَعْنَى قَضَى قَالَ إِذَا قَضَى أَمْضَاهُ فَذَلِکَ الَّذِی لَا مَرَدَّ لَه.۳
در گزارش یونس بن عبدالرحمان نیز امام رضا علیه السلاممشیت، اراده، قضا و قدر را چنین معنا فرمودهاند:
قَالَ قُلْتُ فَمَا مَعْنَى شَاءَ قَالَ ابْتِدَاءُ الْفِعْلِ قُلْتُ فَمَا مَعْنَى أَرَادَ قَالَ الثُّبُوتُ عَلَیْهِ قُلْتُ فَمَا مَعْنَى قَدَّرَ قَالَ تَقْدِیرُ الشَّیْءِ مِنْ طُولِهِ وَعَرْضِهِ قُلْتُ فَمَا مَعْنَى قَضَى قَالَ إِذَا قَضَاهُ