271
جستارهایی در مدرسه کلامی کوفه

ایجاد و یا جلوگیری از فعل معرفی کرده‌اند.

از آن‌جا که مسئله کلامی استطاعت به‌عنوان یکی از دغدغه‌های مهم متکلمان در آغازین سال‌های سده دوم هجری مطرح بود، بیشترین روایت در موضوع استطاعت از امام جعفر صادق علیه السلامروایت شده است. بسیاری از این روایات پرسش از امام و یا عرض عقیده به پیشگاه آن حضرت بوده‌اند. در همه این روایات بر وجود استطاعت و قدرت انجامِ فعل، پیش از تکلیف و امر و نهی تأکید شده است.۱ ضرورت وجود استطاعت پیش از تکلیف در میان متکلمان مدرسه کوفه نیز امری انکارناشدنی است. بر اساس گزارش اشعری در مقالات‌ الاسلامیین، زرارة بن اعین از جمله نظریه‌پردازان و شاید از نخستین نظریه‌پردازانِ این حوزه است که استطاعتِ انسان در انجام افعالش را می‌پذیرد و خود را از جرگه جبر‌گرایان محض دور می‌سازد. زراره در مقام تبیین، استطاعت را چیزی‌ افزون‌ بر تندرستى‌ شخص‌ نمی‌دانست.۲ او همچنین معتقد بود استطاعت، مقدم بر فعل است.۳ زراره خود از امام باقر علیه السلامپرسید: آیا رأی شما چنین است که هر آنچه خداوند در کتابش به آن امر یا از آن نهی کرده است، ما را هم به آن مستطیع ساخته است؟ و امام فرمودند: آرى.۴ در روایت دیگری از امام صادق علیه السلاممی‌خوانیم: «هیچ فعل و حرکتی از بنده صادر نمی‌شود، مگر آن‌که استطاعت انجام آن از خداوند عزّ وجلّ رسیده است؛ جز این نیست که تکلیف از جانب خداوند تبارک و تعالى بعد از استطاعت واقع شده و اساساً انسان زمانی برای انجام فعلی مکلف است که مستطیع باشد».۵ استطاعت در این روایات، مقدمه تکلیف است. در واقع، زراره برای دوری از جبر و تأکید بر مسئولیت انسان در برابر اعمالش به این فرضیه نزدیک شده که انسان پیش از فعل بر انجام آن مستطیع است.

‌مؤمن الطاق نیز همانند زراره بر این باور بود که استطاعت پیش از فعل محقق است.۶ به عقیده او، عزم و ترغیب انسان برای انجام فعل زمانی صورت می‌یابد که فرد در درون خویش احساس استطاعت کند و تا چنین حالتی در انسان نباشد، کوشش و تلاشی برای انجام فعل از سوی انسان

1.. شیخ صدوق، التوحید، باب الاستطاعة.

2.. اشعری، مقالات الاسلامیین، ص۴۳.

3.. همان.

4.. شیخ صدوق، التوحید، ص۳۴۷، ح۴.

5.. همان، ص۳۴۵، ح۲.

6.. اشعری، مقالات الاسلامیین، ص۴۳.


جستارهایی در مدرسه کلامی کوفه
270

می‌خواستند خداوند را به عدلش وصف کنند، اما او را از قدرت و سلطنت خویش خارج ساختند.۱ در گزارش دیگری امام رضا علیه السلامدر پاسخ به فضل بن سهل فرمود: «خداوند حکیم‌تر از آن است که بندگانش را رها کرده به خودشان واگذارد».۲

چنان که از این روایات استفاده می‌شود، قول به تفویض سبب سبک شمردن و کوچک کردن خداوند است و با قدرت و سلطنت الهی در تعارض است. خدایی که حکیم و عزیز است و بالاترین مرتبه کرامت و عزّت را دارد، خود بر همه امور عالم احاطه و قدرت دارد و بر اساس حکمت، به تدبیر امور می‌پردازد. تفویض امور به دیگران، خروج از سلطنت و حاکمیت خداوند و نشانه ضعف و محدودیت قدرت و سلطه است که در مورد خداوند امکان ندارد.

نظریه امرٌ بین الامرین تقریری متفاوت از مسئله فاعلیت

دیدگاه اهل‌بیت علیهم السلامدر مسئله فاعلیت با موضع‌گیری صریح و قاطع در برابر دیدگاه‌های رقیب و در قالب اصطلاحی جدید با نام «امرٌ بین الامرین» عرضه شد؛ این نظریه توانست با جمع فاعلیت خداوند و فاعلیت انسان، شواهد طرفین را جمع و تعارض را برطرف سازد. در این نظریه با پذیرش استطاعت هم بر فاعلیت حقیقی انسان تأکید می‌شود و هم فاعلیت و تدبیر خداوند محدود و مقید نمی‌شود.

فاعلیت حقیقی و استطاعت بر فعل

استطاعت به عنوان یک مسئله کلامی در دهه‌های نخست سده دوم و از سوی معتزلیان مطرح شد. در مقابلِ نظریه استطاعت مطرح شده از سوی قدریان، گروه‌های مختلف جبرگرا با تأکید بر توحید فاعلی، وجود قدرت و استطاعت در انسان را انکار کردند و از آن‌جا که خالق اعمال را خداوند می‌دانستند با انکار قدرت و استطاعت مؤثر در فعل، نقش حقیقی انسان در فاعلیت را انکار کردند، اما در روایات اهل‌بیت علیهم السلامبه‌شدت با این دیدگاه برخورد شد و به صراحت، انسان پیش از تکلیف و امر و نهی، واجد قدرت و استطاعت دانسته شده، این استطاعت را مؤثر در

1.. منسوب به امام رضا علیه السلام، فقه الرضا، ص۳۴۹.

2.. ابن طاووس، الطرائف، ج۲، ص۳۳۰.

  • نام منبع :
    جستارهایی در مدرسه کلامی کوفه
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران؛ زیر نظر محمدتقی سبحانی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 35820
صفحه از 572
پرینت  ارسال به