265
جستارهایی در مدرسه کلامی کوفه

منشأ پیدایش همه افعال بود، جایگاهی برای قدرت و استطاعت انسان باقی نمی‌گذاشت.

در میان جبرگرایان، جهمیه و گروه‌هایی از ازارقه (فرقه‌ای از خوارج) منکر هرگونه قدرت و استطاعت بر فعل، برای انسان بودند.۱ گروه‌هایی از اهل حدیث و دیگر جبرگرایان نیز اگر چه وجود استطاعت در انسان را می‌پذیرفتند، اما معتقد بودند خداوند برای هر فعل در زمان خود، قدرتی در انسان می‌آفریند که هیچ نقشی در ایجاد فعل ندارد و تنها با این قدرت می‌توان فعلی که خداوند خلق کرده است را کسب کرد.۲ از همین‌رو، ایده استطاعت مع الفعل، ارتباط تنگاتنگی با نظریه جبر پیدا می‌کرد.

تفویض

در مقابل، معتزلیان با تأکید بر مسئولیت و تکلیف انسان و نیز عدالت خداوند که بر پایه حسن و قبح عقلی تبیین می‌شد، فاعل حقیقی در افعال اختیاری انسان را خودِ مکلّف معرفی کردند که بر پایه قدرت و اراده‌ای که خداوند از پیش به او عطا کرده است، می‌تواند فعلی را انجام داده و یا ترک کند. ایشان نیز همچون جبرگرایان شواهدی از کتاب و سنت در تأیید دیدگاه خویش ارائه می‌کردند؛ از آن‌جا که معتزلیان بر تنزیه خداوند تأکید فراوان داشتند، هرگونه نسبت و ارتباط قبایح و ظلم به خداوند را مردود می‌شمردند و از این رو، دایره قضا و قدر و اراده خداوند را محدود کرده، فعل انسان را از این محدوده خارج کردند.۳

در این نظریه، انسان در برابر خداوند دارای قدرت و اراده است و بی‌آنکه فعل او تحت اراده و حاکمیت مستقیم خداوند باشد، فعلی را انجام داده و یا ترک می‌کند، حتی اگر مخالف اراده و خواست الهی باشد. معتزلیان معتقد بودند خداوند از آغاز خلقت انسان، او را مستطیع آفریده۴ و انسان تا پایان عمرش، افعال خود را بر اساس این نیروی خدادادی می‌آفریند. این پندار بدین معنا بود که استطاعت‌ پیش‌ از فعل‌ حاصل‌ است‌ و از این‌رو انسان، مسئول‌ اعمال خویش خواهد بود.۵

1.. ابن حزم، الفصل، ج۳، ص۳۳.

2.. اشعری، مقالات الاسلامیین، ص۵۳۹-۵۴۰.

3.. قاضی عبدالجبار، المغنی، ج۹، ص۳۲ و ج۶، ص۶.

4.. اشعری، مقالات الاسلامیین، ص۲۲۹.

5.. همان، ص۲۲۹-۲۳۰.


جستارهایی در مدرسه کلامی کوفه
264

تکلیف آدمی و در حقیقت به آزادی اراده انسان اشاره دارند. این آیات نیز در کنار وجدان، اختیار و آزادی اراده، دستمایه گروه دیگری در انکار جبر و ارائه نظریه‌هایی در باب فاعلیت حقیقی و آزادانه انسان بوده‌اند.

فارغ از اختلاف در جزئیات، در برابر امامیه دو دیدگاه کلی در رابطه با فاعلیت انسان مطرح بود؛ گروهی با مخلوق دانستن افعال بندگان، فاعلیت انسان را مقهور فاعلیت خداوند دانسته، به جبر قائل شدند و گروهی با تأکید بر فاعلیت حقیقی و استقلالی انسان، نقش خداوند و فعل او را در افعال اختیاری انسان انکار کرده و به تفویض گراییدند.

جبرگرایی

اصحاب حدیث، همه افعال انسان حتی افعال قبیح را به اراده خداوند مستند کرده۱ و مخلوق خداوند دانستند.۲ البته، آنها از ورود به مجادلات کلامی پرهیز می‌کردند و از همین‌رو، تبیین روشنی از دیدگاه آنان وجود ندارد؛ اما موضع‌گیری‌های آنها در برابر طرفداران اختیار و نیز تأکید اصحاب حدیث بر انحصار فاعلیت و خالقیت در خداوند، آنها را در زمره جبرگرایان قرار داده است.

اندیشه جبر در آغاز سده دوم از سوی جهم بن صفوان و جریان کلامی جهمیه تبیین و دفاع کلامی شد. بر پایه گزارش اشعری و دیگر فرقه‌نگاران، جهمیه معتقد بودند که فاعل حقیقیِ افعال، خداوند است و انتساب فعل به انسان‌ها مجازی است.۳ دفاع از اندیشه جبر، متکی بر توحید فاعلی و انحصار خالقیت در خداوند و نیز با تأکید بر نظام فراگیر اراده و مشیت الهی و نیز عمومیت قضا و قدر از سوی برخی افراد و جریان‌های کلامیِ دیگر چون خلفیه، خمریه، شعیبیه، میمونیه، اباضیه از خوارج و نیز ضراریه، نجاریه و کلابیه مورد تأکید قرار گرفت.۴ همه گروه‌های جبرگرا در این مسئله اتفاق نظر داشتند که اراده خداوند عام و حاکم بر همه امور است و چیزی در عالم، حادث نمی‌شود مگر به اراده حق تعالی.۵ از آنجا که در این نظریه، قدرت و اراده خداوند

1.. اشعری، مقالات الاسلامیین، ص۲۹۱.

2.. بخاری، خلق افعال العباد، ص۱۱۴.

3.. اشعری، مقالات الاسلامیین، ص۲۷۹؛ بغدادی، الفرق بین الفرق، ص۲۱۱.

4.. همان.

5.. اشعری، مقالات الاسلامیین، ص۹۳-۹۴، ۱۰۸، ۲۸۱، ۲۸۳و ۵۱۴.

  • نام منبع :
    جستارهایی در مدرسه کلامی کوفه
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران؛ زیر نظر محمدتقی سبحانی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 35608
صفحه از 572
پرینت  ارسال به