223
جستارهایی در مدرسه کلامی کوفه

مَخْلُوقٌ وَاللَّهُ خَالِقُ كُلِّ شَی‏ءٍ تَبَارَكَ الَّذِی‏ لَیسَ كَمِثْلِهِ شَی‏ءٌ وَهُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ.۱

بر پایه این روایت می‌توان گفت که زراره از تأکیدکنندگان بر این نظریه بوده که هر «شئ» جز «الله» مخلوق است و این نکته محتمل است که از دیدگاه او صفات الهی، از مصادیق «شئ جز الله» شمرده می‌شوند. بر پایه این روایت می‌توان گفت که از دیدگاه زراره ذات خداوند صفت ندارد. در این روایت تعبیر «خلو» و خالی بودن آمده که بیان‌‌‌گر تباین در ذات و صفات بین خالق و مخلوق است. در بخش اخیر حدیث که در روایات اهل بیت علیهم السلامتکرار شده، بر همین مطلب تأکید ورزیده و افزوده‌اند که حتی اطلاق واژه «شئ» بر خداوند و آفریدگان به یک معنا نیست‌ و کاربرد این واژه هیچ‌گونه سنخیتی را نشان نمی‌دهد.۲

مطابق این حدیث همان‌طور که مخلوقات با خدای خود شباهت ندارند، چگونگی دلالت الفاظ بر خداوند هم شباهتی با دلالت الفاظ در عالم مخلوقات ندارد. ‌بنابراین، به جهت دوری از تشبیه خالق به مخلوق، واژه سمیع و بصیر نیز صرفاً به‌صورت تنزیهی معنا می‌شود.۳‌ از مجموع آنچه گذشت می‌توان نتیجه گرفت که زراره به پیروی از مکتب اهل بیت علیهم السلاماز قائلان به نظریه نفی صفات بوده که انتساب این نظریه در منابع فرقه‌نگاری۴ به زراره و روایاتی که از او نقل شده می‌تواند شاهدی بر این ‌مسئله باشد.

دیدگاه مؤمن طاق درباره رابطه ذات و صفات

اشعری درباره وجود‌‌‌شناسی صفات، گزارشی ارائه کرده است که بر اساس آن مؤمن طاق و پیروانش معتقدند‌: ‌«إن اللّه عالم فی‌نفسه لیس بجاهل، ولکنه انما یعلم الاشیاء اذا قدّرها وارادها، فاما قبل ان یقدّرها ویریدها فمحال ان یعلمها، لا لأنه لیس بعالم، ولکن الشی‏ء لا یکون شیئا حتى یقدّره ویثبته بالتقدیر و التقدیر عندهم الإرادة».۵

1.. کلینی، کافی، ج۱، ص۸.

2.. برای مطالعۀ بیشتر، نک: کلینی، کافی، ج۱، ص۸۲، باب «اطلاق القول بأنه شئ».

3.. در ادامه، به این نکته به صورت تفصیلی اشاره خواهد شد.

4.. ناگفته نماند به دلیل این‌که این موضوع از سوی صاحبان ملل و نحل به درستی فهم نشده است، نسبت جهل به خداوند را در کارنامۀ زراره ثبت کرده‌اند.

5.. اشعری، مقالات الاسلامیین، ص۳۶.


جستارهایی در مدرسه کلامی کوفه
222

همین علم بلامعلوم اشاره می‌کند. اگر خداوند می‌داند چه چیز را می‌خواهد خلق کند پس شیء ثانی که خلق نشده و در آینده خلق می‌شود مجهول نیست؛ یعنی علم حق تعالی که سابق بر خلق است چیزی از آن پنهان نیست. تعبیر «لامجهول» روشنگر این نکته است.

امّا نکته مهم تعبیر «لامعلوم» است که در کنار آن آمده است؛ یعنی از نفی مجهولیّت نمی‌توان به این نتیجه رسید که در ذات الاهی صورت علمی وجود دارد و ذات را نمی‌توان متعین به صور علمی کرد. بلکه صور علمی متعیّنه، خلق خدا هستند و در خارج به وجود آمده‌اند، اما در رتبه ذات هیچ تعیّنی راه ندارد و نفی مجهولیت مستلزم معلومیّت۱ نمی‌شود.

بدین ترتیب در بیان علم بلامعلوم (علم ذاتی) از حقیقت و کنه علم، چیزی جز نفی جهل روشن نمی‌شود، سلبی معنا کردن الفاظی که مشیر به ذات خداوند هستند، حاکی از آن است که به‌لحاظ وجود‌‌‌شناختی نمی‌توان برای ذات، صفاتی، اثبات کرد؛ چرا که اثبات صفت برای ذات سبب تشبیه می‌شود.۲

این‌که ذات خداوند از هرگونه علم ذو اضافه تنزیه شود، چیزی جز نفی صفات به لحاظ وجودشناسی نیست. به نظر می‌رسد بین ‌مسئله وجودشناسی صفات با معناشناسی صفات نیز ملازمه و پیوندی نزدیک برقرار است؛ به این معنا که شناخت وصفی، زمانی ممکن است که امکان تحقق صفات در شئ وجود داشته باشد و هر چیزی که به لحاظ وجود‌‌‌شناختی از وصف خالی باشد، وصف عقلی آن ممکن نیست.

حدیث دیگری که شاید بتوان از آن نظریه زراره۳ را درباره رابطه ذات با صفات (از منظر معناشناختی) پی‌جویی کرد این حدیث است‌‌:

إِنَ‏ اللَّهَ‏ خِلْوٌ مِنْ‏ خَلْقِهِ وَخَلْقَهُ خِلْوٌ مِنْهُ وَكُلُّ مَا وَقَعَ عَلَیهِ اسْمُ شَی‏ءٍ مَا خَلَا اللَّهَ فَهُوَ

1.. البته، معلومیتی که با تعیّن قرین است و هر معنایی که ما از معلومیت می‌فهمیم مساوق با نوعی تعیّن است و گرنه نوعی از معلومیّت که جز نفی جهل معنایی ندارد و سنخیتی را لازم نمی‌کند، منعی ندارد.

2.. «لَا إِخْلَاصَ مَعَ التَّشْبِیهِ وَلَا نَفْی‏ مَعَ‏ إِثْبَاتِ‏ الصِّفَاتِ وَلَا تَجْرِیدَ إِلَّا بِاسْتِقْصَاءِ النَّفْی كُلِّهِ‌» (ابن شعبه حرّانی، تحف العقول، ص۶۱) مطابق این حدیث اثبات هرگونه صفت برای ذات مستلزم تشبیه دانسته شده و اخلاص در توحید‌ نفی هر گونه صفت از ذات است. ‌بنابراین، اگر در روایات اهل بیت علیهم السلامبه ذات خداوند علم، سمع، قدرت نسبت داده می‌شود، تنها به جهت رفع نقص با الفاظی است که مفاهیم مختلف دارند‌؛ یعنی ذات خداوند جاهل و ناتوان نیست.

3.. راوی این حدیث زراره است.

  • نام منبع :
    جستارهایی در مدرسه کلامی کوفه
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران؛ زیر نظر محمدتقی سبحانی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 35475
صفحه از 572
پرینت  ارسال به