اطهار علیهم السلامرا بر مبنای عقل فهمیده و تصدیق میکردند.
مطالبه دلیل از ائمه اطهار علیهم السلامتوسط متکلمان در مباحث مختلف شاهدی بر این ادعاست. با اینحال، عقلگرایی متکلمان بیش از این بود و آنان گاه از عقل برای مستدلسازی، ساختاربندی، مفهومسازی و در نتیجه، نظریهپردازی نیز استفاده میکردند و همین سبب تولید اندیشهها و مبانی کلامی جدیدی میشد که گاه با آموزههای ائمه علیهم السلامفاصله داشت. احتمالاً تأکید ائمه علیهم السلامبر مسئله «رد به امام» نزد برخی از آنان به این دلیل بوده که جلوی خطاهای ناخواستهشان در نظریهپردازی گرفته شود.
محدث-متکلمان عقل را حجت و ابزاری برای فهم درست آموزههای وحیانی میدانستند. البته، شواهدی از گفتوگوهای عمیق عقلی مشابه آنچه در بین برخی از متکلمان وجود داشت، در بین این گروه دیده نمیشود. بلکه آنان بیشتر از آنکه نگاهی منطقی- انتقادی به معارف وحیانی داشته باشند، در پی فهم این معارف بودهاند. شاید به همین دلیل باشد که از نظر آنان، مؤمنان سه وظیفه اصلی دارند: شناخت امام، تسلیم بودن در برابر او و رد اختلافات موجود در بین اصحاب به ایشان. برخلاف دو گروه پیشین محدثانِ صرف توجهی به فهم عمیق عقلانی از دین نداشتند و صرفاً در پی نقل و بیان روایات بودند.
کتابنامه
۱. ابن ابی الحدید، عبدالحمید بن هبة الله، شرح نهج البلاغة، قم: مکتبة المرعشی، ۱۴۰۴ق.
۲. ابن ابی زینب، محمد بن ابراهیم، الغیبة، تهران: نشر صدوق، ۱۳۹۷ق.
۳. ابن حیون، نعمان بن محمد، دعائم الاسلام، قم: مؤسسة آل البیت علیهم السلام، ۱۳۸۵ش.
۴. ابن شعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول، قم: جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۴۰۴ق.
۵. ابن طاووس، علی بن موسی، کشف المحجة لثمرة المهجة، قم: بوستان کتاب، ۱۳۷۵ش.
۶. اشعری، علی بن اسماعیل، مقالات الاسلامیین واختلاف المصلین، آلمان - ویسبایدن: فرانس شتاینر، ۱۴۰۰ق.
۷. اقوام کرباسی، اکبر، «مدرسه کلامی کوفه»، نقدونظر، شماره ۶۵، ص۳۸-۶۶، ۱۳۹۱ش.
۸. برقی، احمد بن محمد بن خالد، المحاسن، قم: دارالکتب الاسلامیة، ۱۳۷۱ش.