باشد. گفته شده که هشام صفات قائم به شیء را عَرَض نمیدانسته، بلکه به نظر او این صفات معنا هستند.۱ بنابراین، این ادعا دور از واقعیت نیست که هشام عقل را نیز معنایی برای روح میانگاشته است. از دیگر متکلمان امامیه در مدرسه کوفه گزارشی درباره ماهیت عقل بهدست نیامد.
۳. ماهیت عقل در مدرسه قم (امتداد جریان حدیثگرای کوفه)
مدرسه قم، درواقع، میراثدار روایات امامیه در مدرسه کوفه و امتداد جریانهای موجود در آن مدرسه است. یکی از مهمترین ویژگیهای این مدرسه کلامی دریافت و انتقال روایات مدرسه کوفه، گزینش انتقادی و در نهایت، تبویب و نظامبندی این روایات در قالبی مشخص است. البته، بهرغم فضای یکدست شیعی در قم، نمیتوان همه بزرگان این مدرسه را در یک جریان فکری قلمداد کرد؛ بلکه اختلافات و جریانهای فکری مختلفی در این مدرسه وجود داشتهاند. تقابل جریان فکری احمد بن محمد بن عیسی و شاگرد مهماش سعد بن عبداللّه اشعری با جریان فکری ابراهیم بن هاشم درباره هشام بن حکم و اندیشههایش شاهدی مهم بر این ادعاست.۲
به رغم اختلافات موجود در مدرسه قم، همه عالمان امامیه در آنجا خلقت مستقل عقل و ماهیت روحانی آن را قبول داشتهاند. روایات موجود در محاسن برقی، کافی کلینی و آثار شیخ صدوق به خوبی خلقت مستقل عقل و ماهیت روحانی و غیرمادی آن را نشان میدهد. این روایات گاه از افرادی مانند ابن ولید۳، صفار۴، احمد بن محمد بن عیسی۵، سعد بن عبداللّه اشعری۶ و حمیری۷ که از بزرگان قم هستند، نقل شدهاند؛ بنابراین، شکی باقی نمیماند که همه بزرگان مدرسه حدیثی قم و همه جریانهای فکری موجود در این مدرسه عقل را جوهری مستقل
1.. به گفتۀ او اگر صفات را عَرَض بدانیم، غیرموصوف خواهند بود؛ در حالی که در نظریۀ معنا صفت نه خود موصوف و نه غیر از موصوف است. برای مثال، رنگ دیوار نه خود دیوار است و نه غیر دیوار (اشعری، مقالات الاسلامیین، ص۳۶۹).
2.. درباره جریانهای فکری مدرسه قم، نک: طالقانی، «مدرسه کلامی قم»، ص۶۶- ۹۰.
3.. شیخ صدوق، علل الشرایع، ج۱، ص۱۱۳- ۱۱۴.
4.. همان.
5.. همان، ص ۹۸.
6.. شیخ صدوق، الخصال، ج۲، ص۵۸۸- ۵۸۹.