است؛ زیرا تمایز انسان عاقل از دیوانه به میزان مغز (دِماغ) او مربوط است.۱ این ادعا و دلیل آن در بین جریانها و گروههای مختلف فکری در جهان اسلام تنها از سوی برخی فیلسوفان نخستین مطرح شده است.۲ همچنین گفته شده که خوردن برخی میوهها یا غذاها سبب افزوده شدن عقل یا کاستن آن خواهد شد. در این روایات عمدتاً عقل در کنار دِماغ (مغز) آمده است.
با این حال، شاید این دو دسته از شواهد قابل جمع نیز باشند. بهویژه که از برخی راویانِ روایاتِ خلقت نورانی عقل، روایاتی با این محتوا نیز نقل شده است. برای مثال، سماعة بن مهران که خود مهمترین روایتگر حدیث «خلقت عقل» بود، از امام صادق علیه السلامنقل کرده است که سِرکه بر عقل انسان میافزاید.۳ ابو بصیر و محمد بن مسلم۴ نیز با این که خود ناقل روایات خلقت مستقل عقل بودند، این دسته از روایات را نیز نقل کردهاند.
شاید بتوان ادعا کرد که مغز واسطه مهمی در فرایند تعقل است و خوردن برخی میوهها و غذاها سبب تقویت آن و در نتیجه، تقویت عقل خواهد شد.۵ با این همه روایت پیشگفته که در آن تصریح شده بود که مغز انسان جایگاه عقل است، با این تفسیر قابل جمع نیست و مشکل را برطرف نمیکند.
۲. ماهیت عقل در اندیشه متکلمان امامیه در مدرسه کوفه
متکلمان امامیه۶ در مدرسه کوفه - برخلاف حدیثگرایان - عمدتاً توجهی به خلقت مستقل و
1.. قمی، تفسیر القمی، ج۲، ص۲۳۸- ۲۳۹.
2.. توحیدی، الامتاع، ص۱۸۵- ۱۸۶.
3.. برقی، المحاسن، ج۲، ص۴۸۷.
4.. أَبِی بَصِیرٍ وَ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ حَدَّثَنِی أَبِی عَنْ جَدِّی عَنْ آبَائِهِ: أَنَّ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام عَلَّمَ أَصْحَابَهُ فِی مَجْلِسٍ وَاحِدٍ أَرْبَعَمِائَةِ بَابٍ مِمَّا یصْلِحُ لِلْمُسْلِمِ فِی دِینِهِ وَدُنْیاهُ قَالَ علیه السلام إِنَّ الْحِجَامَةَ تُصَحِّحُ الْبَدَنَ وَتَشُدُّ الْعَقْلَ وَ الطِّیبَ فِی الشَّارِبِ مِنْ أَخْلَاقِ النَّبِی صلی الله علیه و اله وَ کرَامَةَ الْکاتِبِینَ وَالسِّوَاک مِنْ مَرْضَاةِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ سُنَّةِ النَّبِی صلی الله علیه و اله وَمَطْیبَةٌ لِلْفَمِ وَ الدُّهْنَ یلَینُ الْبَشَرَةَ وَیزِیدُ فِی الدِّمَاغِ.
5.. مجلسی، بحار الانوار، ج۵۸، ص۲۵-۲۶.
6.. پیشتر گفتیم که مقصود ما از متکلم، کسانی هستند که در بیان اندیشههای خود از متن روایت خارج شده و به تبیین معارف دینی پرداخته و به دفاع از آموزههای دینی و مذهبی پرداختهاند؛ بنابراین، اگر از کسی چنین آثاری یافت نشود در زمرۀ متکلمان گنجانده نخواهد شد. گزارشهایی در منابع امامیه وجود دارند که بنا بر آنها برخی از اصحاب ائمه علیهم السلام متکلم خوانده شدهاند. افرادی مانند قیس ماصر، ابان بن تغلب، حمران بن اعین، زرارة بن اعین، مؤمن طاق، هِشام بن سالم، هِشام بن حَکم، یونس بن عبدالرحمن و فضل بن شاذان از آن جملهاند.